PART5༼𝕣𝕖𝕤𝕔𝕦𝕖 𝕨𝕙𝕚𝕥𝕖 𝕣𝕠𝕤𝕖༽

PART5༼𝕣𝕖𝕤𝕔𝕦𝕖 𝕨𝕙𝕚𝕥𝕖 𝕣𝕠𝕤𝕖༽
هوسوک اره ینی تو ابجی کوچیکمی
یونگی منم داداش کوچیکه
هوسوک خوشمان امد اینجاست بریم
ات نمیرسیممممممم
هوسوک میرسیممم
کوک نمیرسییمممم
هوسوک گفتممیرسیمممم امیدتو از دست ندهههه
کوک عاحح دیه نمیتونممم
ات منمممممم
ات ایناها اینم کاخ بنفش
کوک اینجا ک خالیه
ات ینی شماها کاخ رو نمیبیننننننن
کوک مخفیه
ات هعی روزگار
هوسوک من ویونگیو ات میبینم
کوک بشه
ات بیاین
هویوک و یونگی با ات دویدن
ات این خون منه باید بریزین بهش تا نابود شه
هوسوک خون سفیدی تو ماچژور خون سیاهیم
ات از مادر بزرگم ب ارث بردم بدویین هر موقع مخفی بودنش رفت زود بریزین
هوسوک باشه
کوک بریزینننن عربده
ات بریزینننن داد
ریختن دیدن داره محو میشه باید هرچی توشه بردارن وگرنه اوناهم محو میشن
ات بدویین
هرچی توش بود برداشتن
ات عاها خوبه کوک چیشد
ات خوبه
ات بلند که خواست شه دوباره خیواب رفت
هانا بدو بدوووو باید پر هیونجینو بکشی اون خیلی قویه خودت تنهایی
ات از خواب پرید
هی میدوید
ات کسی نیاد دنبالمممممم داد
کوک میایمم
ات وایساد
ات گفتم کار خودمت کسی نیاد عربده
یونگی باشه باشهربرو





PART6༼𝕣𝕖𝕤𝕔𝕦𝕖 𝕨𝕙𝕚𝕥𝕖 𝕣𝕠𝕤𝕖༽
پ ه میبینم برای مردن اومدی
ات میبینم تو واسه مردن اومدی
پدرهیونجین اوننو پرت کرد سمت دیواذ ات با لگد رفت داخل دهنش بعد دوباره پدر هیونجین اونو به سمت دیوار پرت کرد
پ ه میبینم کم اوردی هه فک کردی چون خون سیاهی خیلیخ وشبختی
ات من خون سفیدم من گل رز سفیدم
پ ه برو بابا
ات دری میری رو اعصابم
پ ه کوک پسرمو کشت پس لعنت بهش به هرکی که تو باهاشون دوستی
ات خفه شثوو عصبی
پ ه چیه کوچولث خونت بجوش اومد
ات خفه شووووو عربده و عصبی ت از اعصبانیت چشماش از صورتی به قرمز تبدیل شد بصورت معجزه اسایی از زمین جدا شد و بایک مشت پدر هیونجینو کوبثد به دیوار
ات میکشمت عوضییییییی عربده
شرو کرد زدنش
کوک یونگی
یونگی هوم منم دلشوره دارم
کوک بیشعور مغزمو میخونی
یونگی اره
کوک هوفففف دیگه نمیتونم بدووو
یونگی باسه برپپ
رفتن اونجا جنگو دعوا بود
کوک پشمام اروم
ات میکشمتت عوضییییی عربده
پ ه اره بابا تو خبوی
ات باشه خودت خاستی
محکم با پا زد داهلم غزش خورد به دیوار سرش خونی شد و مرد
یهو ات دوباره چشاش صورتی شد
ات چم بود من چم بود ایشش چندش رفت بیرون
که کوک دیدش
کوک چسکارا کردی کشتیششششششش
ات اره
کوک باشه وبی یچیزیو بهم ندادی
ات چیو
کوک کمر اتو گرفت و نزدیک خودش اورد
کوک هومامروز بهم بوس ندادی
شرو بوسه
یونگی کی میاننننننن
رفتن اونجا دیدن یگوشه دونفر دارن کیص میدن
یونگی هوو بریم اروم
بعدش دوباره ات بیهوش شد کو کبراید استایل بغلش کرد
ات هانا هانا یچیزی بگو هق هانااا گرسه
هانا عزیزم نگران من نباش تو و کوک محو میشین
ات از بغل کوک اومد بیرون
ات کوک کوک من دارم محو میشم گریه
کوک چی نه امکان نداره
یونگی چیشده ات کوک دارین محو میشینننننننن
نامجون و جین بدبخت شدیم
و محو شدن
ات من من من کجام
کوک من من کجام اتتتتتت کجایییی عربده
ات کوکک کجاییی هق گریه و داد