the backward harsh world پارت18

#the_backward_harsh_world #پارت18
لونا
یاا مامان چرا آخه من باید بااین آدم اعصاب خورد کن بیام اینچون چمدون گذاشتم تو صندوق نشستم عقب یه نگاه بهم کرد پوزخندی زد هع فک کردم الآن شبیه رمان ها میگه رانندت نیستم بیا بشین جلو چیش زندگی ما از اولم رو شانس نبود که اینبار باشه پالتومو شبیه بالشت درست کردم
من:میگرم میخوابم
کریس:خوب به منچه
من:آدم باشی میفهمی منظورم اینه رسیدیم بیدارم کن
کریس:ااا نه بابا باش بگیر بخواب
چشمامو بستم که یهو صدایی آهنگ بلند شد حرصی شدم کتمو کوبیدم تو سرش فرمون از دستش در رفت نزدیک بود از جاده منحرف بشه که گرفتش
کریس:مرض داری زنبور
من:نه اون که توداری میگم میخوام بخوابم! بعد توصدایی ضبط بلندمیکنی
کریس:من نمیتونم بدون صدا رانندگی کنم برای همون وگرنه اونقدرام مرض ندارم کع اینطوری کردی
من:ای مامان آخه چرا واقعا چرا؟!
کریس:سکوت دوس ندارم ازش بدم میاد از سکوت بدم میاد
فهمیدم یه مشکلی داره نمیخواد حرفی بزنه منم پا پیچش نشدم رفتم جلو نشستم رویی صندلی باتعجب نگام کرد
من:خوب پس باهم بیدار میمونیم
اهنگ pied piper از BTS گذاشتم بلندشم کردم پوزخندی زد
من:چیه به چی پوزخندی میزنی بدِمگه نمیخوام تو سکوت رانندگی کنی هان؟!
کریس:نه خنده هایی من بیشتر این مدلیه به دل نگیر
من:خنده هات بخوره تو اون سرت بچه پروووو
هیچی نگفت چی داشت بگه مثلا بهم
بالاخره رسیدم هووف حوصلم سر رفت بود ها حرفم نمیزدش که خونه بانمکی بود میشه گفت واسه دونفر کافیه وارد خونه شدم خاک توسرشون چرا این مدلیه بیخیال شدم.اتاق هارو باهم یکی کرده بودن یه تخت دو طبقه کرده بودن پریدم بالا ساکمو پرت کردم یه گوشه اتاق
کریس:هویی طویله که نیس شلخته بازی درمیاری
من:بیخیال بابا خوب شب خوش
سرمو گذاشتم گرفتم خوابیدم.
کریس:هیع دخترِ هیع زبون دراز
من تو دلم:تا اسممو با پسوند خانوم صدا نزنی بیدار نمیشم
کریس:هیع لونا زنبوره
جانننممم چی گفت سرمو آوردم بالا که فوشش بدم که دقیقا لبم رفت رویی لباش تو همون حالت بودیم که به خودم اومدم کنارش زدم باید برم کفاره بدم آره نه نه اصلا غسل میت میکنم آره این بهتر تف تو این شانس