عشق مصنوعی پارت

عشق مصنوعی پارت ۲
÷خواهش میکنم بیا بریم‌پایین
رفتیم پایین ا.ت کلا ساکت بود
×خب به نظر من ۲ هفته بعد باشه مراسم خوبه.
!=اره عالیه
÷خب پس من فردا میام دنبال ا.ت تا بریم لبای عروس انتخاب کنه
برگشتم رو به ا.ت
#باشه
(فردا از دید ا.ت)
ساعت۸ بود رفتم دوش گرفتم و صبحونه خوردم
و لباسامو پوشیدم
و منتظر جین شدم که دیدم با فراریه سبز اومد
سوار فراری شدم
÷خب بریم
#اوهوم
کمربندش رو بست و حرکت کردیم سمت پاساژ
وارد یه مغازه لباس عروس شدیم که دیدم کلا خالیه و وقتی ما وارد شدیم کر کره ها رو دادن پایین
#چرا کسی اینجا نیس
÷چون‌کلشو‌اجاره کردم نا تو راحت باشی
#مشکل خودتی(زیر لب)
÷چی گفتی
#نمیدونم
کلی لباس عروس امتحان کردم اما حین هیچ کدوم. و‌پسند نکرد تا اینکه یه کی رو‌پوشیدم و رفتم سمت جین
#خب چطوری
÷.😳
#چیشده
÷همینو‌می‌خریم
رفتیم جین هم لباسشو انتخاب کرد و رفتم خونه
(روز عروسی)
(ویو ا.ت)
آرایشم تموم شد لباسمو تنم کردن خیلی بهم میومد
که دیدم یه دختر‌اومد تو
@جین‌کجاست
#نمیدونم
@مطمعنم
رفت بیرون وا دختره چشه
وقت رفتنم شد آروم از پله ها رفتم پایین و بله رو گفتم تو کل عروسی چشم جین رو همون دختری بود که اومده بود تو اتاق






اسلاید دو ا.ت
اسلاید ۳ جین
اسلاید ۴لیندا