part 139

#part_139
#فریال
فریال-شکیببببب؟
شکیب-مرگگگگگگگگ چرا داد میزنی؟
فریال-چییییی؟
شکیب-عه نه یعنی جانم نفسم داد نزن به گلوت فشار میاد اون صدای نازت میگیره
فریال-خو باشه حالا....من توت فرنگی میخوام
شکیب-من الان توت فرنگی از کجام بیارم؟
فریال-از تو کو.......چه....من نمیدونم میخواممممممم
شکیب-یکم منطقی فکر کن خو
فریال-ببین یا همین الان میری توت فرنگی میاری برای من یا دیگه هرچی بین ما بوده تموم
شکیب-سر یه توت فرنگی؟
فریال-ارهههه
تقریبا اینو داد زدم و گفتم
شکیب_،عجب گیری کردما
فریال-شکیب میرما
شکیب-باشه باشه...بریم ببینیم کجا هست
ماشین روشن کرد و راه افتاد
بچم تقریبا کل میوه فروشی های شهرو گشت تا بالاخره یه جا پیدا کرد
بسته توت فرنگیو با ذوق گرفتم جلوم
بازش کردم و یه دونه خوردم
فریال-میخوری؟
شکیب_ ن مرسی من توت فرنگی دوست ندارم
فریال-از بس خری
شکیب-با تچکر
همون یه دونه رو خوردم و بسته رو گذاشتم کنار
شکیب-همین؟
فریال-اره
شکیب-منو تو کل شهر گردوندی که همین یدونه رو بخوری؟
فریال-یعنی تو واقعا نمیدونی من رژیمم یعنی تا این حد به من بی توجهی؟
شکیب-اخ ببخشید حواسم نبود باش نخور
فریال-الان به جای این که بگی تو خوبی چرا رژیم میگیری میگی نخور؟یعنی من چاقممم؟
شکیب-نه نه تو خیلیم خوبی جدیدا بهترم شدی
فریال-عا یعنی قبلا بد بودم؟
شکیب-وای بیخی اصلا میخوای بریم خرید
فریال-اها یعنی این لباسایی که من الان پوشیدم خوب نیستن نه؟
شکیب-چرا خیلیم قشنگن بهت میاد
فریال-پس لباسایی که قبلا میپوشیدم زشت بودن بهم نمیومدن؟
شکیب-پوففف...راسی تو سری پیش گفتی میخوای لوازم آرایش بخری بریم بگیریم؟
فریال -الان چون آرایش نکردم زشتم که میخوای بریم لوازم آرایش بگیری؟
شکیب-نه عزیزم تو همیشه خوشگلی
فریال-همیشه آرایش داشتم امروز ندارم فقط
شکیب-من سکوت میکنم
فریال-کنار من انقدر اذیت میشی که الان ساکت میشی تا از پیشت برم؟
شکیب-فریال جان میشه ببینی تو داشبرد ماشین چاقو هست یانه؟
فریال-چاقو میخوای چیکار؟
شکیب-میخوام خودمو بکشم
فریال-تحمل من انقدر برات سخته که میخوای خودتو بکشی؟
یه نفس عمیق کشید تا اعصابشو کنترل کنه
بعد کلشو کوبوند تو فرمون و همونجا موند
خندم گرفته بود
#شکلات_تلخ