Mr boss part 10

*صب بیدار شدی از خواب تو بغل یکی بودی بغل گرمش بهت آرامش میداد خودتو تو بغلش بیشتر جا کردی یه دفعه متوجه شدی تازه کجا تشریف داری سریع از جات پریدی نگاش کردی
بالا تنه لباس نداشت بیدار شد نگات کرد
_ چیشدع
+ ت ت تو لختییییی
_ فکر کنم باید بهش عادت کنی چون الان نامزدیم
+ قرار نیست بکنم
ا/ت ویو : از جام بلند شدم سریع از اتاق رفتم بیرون رفتم تو اتاقم در بستم رفتم جلو اینه وای خدا کل شب تو بغلش خواب بودم ب بدنش خیلی سکسی بود یا خدا چی میگم من اسکل شدم
*خدمتکار در اتاق زد
+بیا تو
خدمتکار : خانم صبحانه حاضره
+ باشه الان میام
بلند شدم لباسم عوض کردم رفتم طبقه پایین موهاش ریخته بود رو صورتش و یه تیشرت سفید تنش بود نگام کرد
_ امیدوارم دیشب خوب خوابیده باشی
+ اینطور فکر می‌کنی ؟
_ چرا نکنم خوب تو بغلم خودت جا‌ کرده بودی
خدمتکارا زیر زیرکی داشتن میخندیدن داشتم از خجالت آب میشدم
+ بهتره این بحث تموم کنیم
شروع کردم به صبحانه خوردن
_ گفتم برای امشب امادت کنن
+ باشه
از جاش بلند شد و رفت توی اتاقش لباسش عوض کرد داشت می‌رفت چرا آنقدر باید جذاب باشه بقیه طول روز کارایی مثل فیلم دیدن و کتاب خوندن گذر‌وندم شب شده بود
خدمتکار در اتاقم زد
خدمتکار : خانم اجازه دارم بیام تو
+ بیا
خدمتکار : برای آماده کردنتون اومدن
+ عااا باشه
*اومدم چند نفر تو لباس و لوازم آرایش اینجور چیزا همراهشون بود همشون بهت تعظیم کردن کارشون شروع کردن یکی موهات درست میکرد و دو نفر هم میکاپت میکردن یه نفرم لباس بهت نشون میداد که هر کدوم سلیقته بپوشی
÷همه لباسارو‌ آقا براتون انتخاب کردن از معروف ترین برندان
+ اوم ممنونم
÷ آقا خیلی بهتون علاقه دارن
+ که اینطور
آماده شدن تموم شد از جام بلند شدم خیلی خوشگل شده بودم چشام برق زد
خدمتکار اومد داخل
خدمتکار : خانم آقا پایین منتظرن
+ باشه
از جام بلند شدم رفتم طبقه پایین وقتی دیدمش واقعا جذاب شده بود چند تا پله اومد بالا و دستم گرفت
_ خوشگل شدی
+ توم جذاب شدی
لبخند زد و بردت بیرون در ماشین برات باز کرد سوار شدی
حرکت کرد ماشین .......( عکس لباس و جین اسلاید بعده )
امیدوارم خوشتون بیاد 💜