پارت بیستم کیوت جذاب

پارت بیستم کیوت جذاب
....................................
که یهو یکی از پشت پرید رو کولم و لپمو بوس کرد که گفت
سوجین: دلم برات تنگ شده بوددددد
ا.ت: منم همینطور
جیمین: جیهوببببببببب
جیهوب: جیمین شیییی
جیمین: دلم برات تنگ شده بود پسر
جیهوب: منم
ا.ت: یه لحظه یه لحظه شما همو میشناسید
جیهوب: جیمین دوست صمیمی منه
جیمین: اوهوم
ا.ت: خب جیمین خان که به من نمیگی هوم؟
جیمین: بیخیال بیاید بریم
جیهوب و سوجین: اوک
دیدیم ا.ت جواب نداد برگشتم دیدم روشو کرده اونور و دست به سینه وایستاده رفتم و از کمرش گرفتم چسبوندم به خودم و گفتم
جیمین: دلت میاد با موچی کوچولوت قهر کنی؟
ا.ت: نه
تا خاستم چیزی بگم یهو ا.ت پرید بقلم و بوسم کرد و گفت
ا.ت: بریممممم
جیمین:( لبخند ) بریم
رفتیم خونه جیمین
جیهوب: خب دیگه ما بریم
جیمین: چرا میرید خیلی وقته ندیدمت نرید
ا.ت: هیونگ جیمین راست میگه منم دلم برا سوجین تنگ شده نرید
سوجین: لطفا داداشیییییی
جیهوب: باشه
سوجین و ا.ت: هورااااااا
جیمین و جیهوب:( خنده )
ا.ت: بریم خونه من سردمه

خماریییی
شرط: ۵ کامنت و ۱۰ لایک ❤️