دلبر مغرور من

˼‌ دلبر مغرور من ˹

#پارت34
...♥️....♥️....♥️....♥️....♥️....♥️....

- کافیه دخترا و کارتی از جیبش در آورد و به دنیا داد : این شماره منه الان کار دارم سرعتت زیاد بود ولی خب من خلاف اومدم هر چقدر ماشینت هزینه برداشت پرداخت میکنم و سوار ماشین شد و حرکت کرد

° وایییی دختررر این چقدر جنتلمن بود

گمشو ابرو نزاشتی برامون و بدون اینکه منتظر حرفی باشم سوار ماشین شدم

دنیا پوکر فیس اینور اونور رو نگاه میکرد بوقی زدم که از جا پرید و چشم غره ایی بهم رفت و سوار ماشین شد و چند بار پشت هم استارت زد

- اووو دختر این که روشن نمیشه

ای خدا دنیا یعنی چی کار دارم

- دست کن تو جیب مبارک با تاکسی بریم

پوففف باشه بپر پایین

..
سوار تاکسی شدیم که دنیا گف : حالا صنم خانم چه کاری داری

- سیمکارت میخام

مگه نداری ؟

- دارم ناشناس میخام

ناشناس برا چی

- چقدر سوال میپرسی ت

عیش خب حالا کارت همین بود ..؟

- نه باید بریم خرید

ای جانننن چی بخری حالا

- لباس

به چه مناسبت

- پوفف پس فردا شب این داماد و دختر این فرهاده میان عقد مامانمه و اخم کردم

اوهو مبارک باشه خب بزن بریم که من عاشق خرید کردنم

- اما دنیا من حس خوبی به این ازدواج ندارم حس میکنم اتفاق های خوبی نمیوفته

امیدت به خدا باشه گل من

- دنیا بنظرت الان سیاوش کجاست

اههه بهش فکر نکن هرجا که هست ب ت چه بکش بیرون لیاقتتو نداش

- راست میگی

زیر لب تکرار کردم لیاقتمو نداشت و سرمو به شیشه تکیه دادم