✨Fakejimin
🥀ForcedLove2✨🥀p1
ویو جیمین:
کلی ترس وجودمو گرفته بود سریع زنگ زدم به جونگ سوک تا ازش کمک بگیرم
جونگ سوک: سلام جیمین خوبی؟
جیمین: سـ... سلام تو خوبی؟
جونگ سوک: چته مرد چرا ترسیدی؟
جیمین: راستش یکم استرس گرفتم کمکم میکنی؟
جونگ سوک:حتمن.. بهم بگو چیشده؟
جیمین همه چیو به جونگ سوک میگه
جونگ سوک: اوکیه جیمین نگران نباش برات نیروی پشتیوانی میفرستم خودمم میام
جیمین: وای مرسی رفیق
جونگ سوک: خواهش میکنم
جیمین: فقط فقط ات رو چکار کنم؟
جونگ سوک: نگران نباش تی کی رو میفرستم پیشش
جیمین: وای وای اره مرسییی
جونگ سوک: خواهش... خب جیمین برم تا بچه ها و نیروهارو حاضر کنم فردا میبینمت
جیمین: خب باشه داشی برو تا منم اروم اروم به ات بگم خدافظ ✋
جونگ سوک: خدافظ داش
ویو تی کی و جونگ سوک
تی کی: کی بود عزیزم؟
جونگ سوک: جیمین بود برای فردا ازم کمک میخواست
تی کی: چکاری؟!
جونگ سوک: جیمین قراره از یه باند بزرگ مواد مخدر تحویل بگیره میترسه از ات که تنهاست.. میتونی بری پیشه ات فردا؟!
تی کی: اوه مای گاد.... اره حتمن میرم فقط مراقب باشیدااا
جونگ سوک: چشم فرشته من
تی کی: 😌
ویو جیمین و ات
جیمین: عشقم؟
ات: بـ... بله چیزی شده؟
جیمین: چرا انقدر نگرانی؟!
ات: نباید باشم؟ جونت در خطره
جیمین: همم بیبی من نگران نباش... فردا تی کی میاد پیشت فقط مراقب خودت و کوچولوم باشیااا.. چون ممکنه که....
یهویی ات انگشتشو میزاره رو دهن جیمین
ات: هیش.. نمیخوام بشنونم ولی خب.. خب جیمین اگه چیزیت بشه من میمیرما(اروم در گوشه جیمین)
جیمین: عشقه من.. نگران نباش من سالم برمیگردم اگه هم برنگشتم مراقب خودت باش نفسم
ات: من.. من بدون تو نمیتونم (با لحن بغض)
جیمین: نه نه نفسم گریه نکن
که یهو جیمین بغلم کرد تو بغلش حسابی گریه کردم
جیمین: حالا اشکاتو پاک کنم (با قیافه اینطوری😉)
ات: هق.. هق با.. باشه
جیمین: میخوای امشب بازی فیفا بزنیم؟
ات: اوم.. اره ایول بدووو
جیمین: بدو بریم...
میرن فیفا میزنن ات میبره
ات: منو دست کم نگیریااا
جیمین: نه دست کم نگرفتم
همینطوری محو صورت ات بودم که باصدای موبایلم به خودم اومدم
ات: کیه؟
جیمین: یه لحظه صبر کن
مکالمه جیمین با ادمش(علامتش&)
&: اقا اون شخصی که باعث تصادف ات خانم شدن رو پیدا کردیم
جیمین: کی بوده؟
&: خب..خانم لیا
جیمین: چـ.. چی؟ میکشمش
ویو ات:
داشتم به صورت جیمین نگاه میکردم دیدم خیلی عصبیه با ضرب تلفنشو پرت کرد
ات: چی شده؟
جیمین: هیچی
ات: دارم میپرسم چی شده؟
جیمین: یه دیقه نرو رو اعصابم
ات: عه اینجوریه.. پس قهرم قهرم قهرم
ویو جیمین:
نمیخواستم دم رفتی دلشو بشکنم رفتم تا نازشو بکشم
جیمین: عشقم؟ ببخشید عصبی بودم
ات: هیممم😞
جیمین: خب نمیخوای یه بوس به من بدی؟
ات: اومم چرا خودم دلم تنگ شده
جیمین: بیبی شیطون من
ات: هیم هیم 😌😚
دو مین کیس میرن
ویو فردا صبح....
شرط پارت بعدی: 25 تا لایک
ویو جیمین:
کلی ترس وجودمو گرفته بود سریع زنگ زدم به جونگ سوک تا ازش کمک بگیرم
جونگ سوک: سلام جیمین خوبی؟
جیمین: سـ... سلام تو خوبی؟
جونگ سوک: چته مرد چرا ترسیدی؟
جیمین: راستش یکم استرس گرفتم کمکم میکنی؟
جونگ سوک:حتمن.. بهم بگو چیشده؟
جیمین همه چیو به جونگ سوک میگه
جونگ سوک: اوکیه جیمین نگران نباش برات نیروی پشتیوانی میفرستم خودمم میام
جیمین: وای مرسی رفیق
جونگ سوک: خواهش میکنم
جیمین: فقط فقط ات رو چکار کنم؟
جونگ سوک: نگران نباش تی کی رو میفرستم پیشش
جیمین: وای وای اره مرسییی
جونگ سوک: خواهش... خب جیمین برم تا بچه ها و نیروهارو حاضر کنم فردا میبینمت
جیمین: خب باشه داشی برو تا منم اروم اروم به ات بگم خدافظ ✋
جونگ سوک: خدافظ داش
ویو تی کی و جونگ سوک
تی کی: کی بود عزیزم؟
جونگ سوک: جیمین بود برای فردا ازم کمک میخواست
تی کی: چکاری؟!
جونگ سوک: جیمین قراره از یه باند بزرگ مواد مخدر تحویل بگیره میترسه از ات که تنهاست.. میتونی بری پیشه ات فردا؟!
تی کی: اوه مای گاد.... اره حتمن میرم فقط مراقب باشیدااا
جونگ سوک: چشم فرشته من
تی کی: 😌
ویو جیمین و ات
جیمین: عشقم؟
ات: بـ... بله چیزی شده؟
جیمین: چرا انقدر نگرانی؟!
ات: نباید باشم؟ جونت در خطره
جیمین: همم بیبی من نگران نباش... فردا تی کی میاد پیشت فقط مراقب خودت و کوچولوم باشیااا.. چون ممکنه که....
یهویی ات انگشتشو میزاره رو دهن جیمین
ات: هیش.. نمیخوام بشنونم ولی خب.. خب جیمین اگه چیزیت بشه من میمیرما(اروم در گوشه جیمین)
جیمین: عشقه من.. نگران نباش من سالم برمیگردم اگه هم برنگشتم مراقب خودت باش نفسم
ات: من.. من بدون تو نمیتونم (با لحن بغض)
جیمین: نه نه نفسم گریه نکن
که یهو جیمین بغلم کرد تو بغلش حسابی گریه کردم
جیمین: حالا اشکاتو پاک کنم (با قیافه اینطوری😉)
ات: هق.. هق با.. باشه
جیمین: میخوای امشب بازی فیفا بزنیم؟
ات: اوم.. اره ایول بدووو
جیمین: بدو بریم...
میرن فیفا میزنن ات میبره
ات: منو دست کم نگیریااا
جیمین: نه دست کم نگرفتم
همینطوری محو صورت ات بودم که باصدای موبایلم به خودم اومدم
ات: کیه؟
جیمین: یه لحظه صبر کن
مکالمه جیمین با ادمش(علامتش&)
&: اقا اون شخصی که باعث تصادف ات خانم شدن رو پیدا کردیم
جیمین: کی بوده؟
&: خب..خانم لیا
جیمین: چـ.. چی؟ میکشمش
ویو ات:
داشتم به صورت جیمین نگاه میکردم دیدم خیلی عصبیه با ضرب تلفنشو پرت کرد
ات: چی شده؟
جیمین: هیچی
ات: دارم میپرسم چی شده؟
جیمین: یه دیقه نرو رو اعصابم
ات: عه اینجوریه.. پس قهرم قهرم قهرم
ویو جیمین:
نمیخواستم دم رفتی دلشو بشکنم رفتم تا نازشو بکشم
جیمین: عشقم؟ ببخشید عصبی بودم
ات: هیممم😞
جیمین: خب نمیخوای یه بوس به من بدی؟
ات: اومم چرا خودم دلم تنگ شده
جیمین: بیبی شیطون من
ات: هیم هیم 😌😚
دو مین کیس میرن
ویو فردا صبح....
شرط پارت بعدی: 25 تا لایک
۱۵.۲k
۱۸ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.