پارت ۵

پارت ۵

نارا اروم سمت هانا رفت و از پشت بغلش کرد
+ بریم کافه ساحلی؟
& اونجا دیگه چه جهنم دره ایه؟
+ نمیدونم دیدم دو تا زوج رفتن دلم میخواد برم
& ما زوجیم؟
+ پیدا می‌کنیم
هانا بلند شد
& نه عکاسیات مونده فقط دو ساعت تا اونجا راه داریم
+ تو رو خدااااا بریممممم
& نههههههه
= ببخشید خانم کافه ساحل کجاست
نارا با شنیدن یه پسر لبخند زد
+ یسسسسس
= چی ؟
نارا سمت اون پسر که یه کلاه رو سرش بود و ماسک زده بود رفت و دستش رو گرفت
+ میشه دوست پسرم شی ؟
&= ببخشیدددددد
+ الکی با هم بریم کافه ساحل تروخدا
پسر با تردید نگام کرد
& نارا بیا بریم
+ نوموخام
= باشه بریم
دختر ذوق زده به پسر روبه روش زل زد و دستش رو گرفت
& کجاااا
+ هتل میبینمتتتت
و با اون پسر ناشناس از هانا دور شد
= از کشور دیگه ای اومدین ؟
+ بله از کره
= نارا .....اسم قشنگیه اسم منم جیمینه
+ جیمین.....چه قشنگ خوشبختم
ادامه صحبتاشون رو برای داخل کافه گذاشتن نارا به خاطر مشهوریتش گوشه نشست و چیم هم برای اینکه لو نره گوشه نشست و باهم حرف میزدن و میخندیدن و ......کل کافه رو گذاشته بودن رو سرشون و اصلا براشون مهم نبود
= پس تو خواننده ای
+ و تو هم یه پسر مدلی
= هی میگم نکنه
=+ تو یه جا داریم میریم؟
= تو ناریستالی؟
+ تو هم چیمیی؟
هر دو با شناختن همدیگه خندیدن البته نارا هنوز مرد روبه روش رو نشناخته بود شاید در آینده قرار بود بهتر بشناستش چون جیمین درون چیزی رو احساس میکرد که نباید ولی میدونست دختر روبه روش اون فرد نیست به ساعتش نگا کرد
= فک کنم باید تا ۱۰ دقیقه دیگه اونجا باشیم
+ چییییی....واییی هانا میکشتمممم
= هیسسسس چیزی نمیشه من موتور دارم
+ ممنوع نیست برای تو ؟
= هست ولی ..‌‌‌‌....
=+ شکوندن قانونا بیشتر حال میده
دختر و پسر خندیدن و بعد پرداخت از کافه خارج شدن ......