چند پارتی

چند پارتی
part:5


یجی:آقا لطفا منو ول کنید(بغض)
هیونجین:بزار چند دقیقه تو این حالت بمونیم
یجی:آقا یکی میبینه برای من بد میشه ها(بغض)
هیونجین:باشه ولی میشه تو این دو روزی که اینجا ام بعضی موقع ها بیای تو اتاقم
یجی:من...نمیتونم قبول کنم
هیونجین:لطفااا
یجی:باشه این کلید اتاقت بود بگیرش
هیونجین:مرسی
یجی:خداحافظ
هیونجین:بای

ویو هیونجین
باورم نمیشه بعد از ۴ سال یجی رو دیدم اون خیلی زیبا تر شده ولی من هنوز همونجوری موندم🗿
اصلا نمیدونم چرا یهویی دلم خواست برم استخر😐پس الان زنگ میزنم به فلیکس بگم ردیف اش کنه

فلیکس:الو(خواب‌آلود )
هیونجین:الو
فلیکس:چرا منو بیدار کردی
هیونجین:خیر سرت دستیار شخصیِ منی هاااا
فلیکس:خب حالا
هیونجین:می خوام برم استخر تو هم بیا
فلیکس:به خاطر این منو بیدار کردی:|
هیونجین:حالا که بیدار شدی بیا بریم
فلیکس:باشه خداحافظ
قط کرد


هیونجین:من برم حاضر شم

ویو هیونجین
رفتم به کیف ورداشتم و وسایل استخر ام رو ورداشتم گذاشتم داخلش و یه لباس هاوایی پوشیدم عطر ام رو زدم و رفتم دم در اتاق فلیکس و زنگ رو زدم

فلیکس:کیه؟
هیونجین:منم
فلیکس:منم کیه؟
هیونجین :منم یعنی رئیس ات
فلیکس:الان میام
در رو وا کرد

فلیکس:بریم
هیونجین:بریم

آسانسور رو زدیم و رفتیم پایین تو سالن اصلی که فلیکس گفت

فلیکس:من گشنمه
هیونجین:متاسفم که داریم میریم استخر
فلیکس:بزار برم یه چیزی پیدا کنم بعد بیام
هیونجین:هوفف

۳۰ دقیقه بعد

فلیکس:من اومدمممم
هیونجین:من اینجا خشک شدم
فلیکس:عوض اش من سیر شدم
هیونجین:حالا دیگه بر...

هیونجین داشت حرفش رو میزد که دید دست یجی یه بچه کوچیک که بهش می خورد ۳ سالش باشه بود و یهو یه مرده اومد بچه رو گرفت و یجی گونه اون رو بوسید باورم نمیشد یجی من که می گفت من با هیچ کس ازدواج نمی کنم همین الان گونه یه مرد رو بوسید

ادامه دارد....
بعد از ۱۱ بار گذاشتن امیدوارم این دفعه آپلود شه:/
#بی_تی_اس #نامجون #جین #شوگا #یونگی #آگوست_دي #هوسوک #جیهوپ #جیمین #تهیونگ #جونگکوک #استری_کیدز #فلیکس #هیونجین #هان #چان #چانگبین #لینو #سونگمین #جونگین #کیپاپ #کیدراما