پسره روز عروسیش بوده

پسره روز #عروسیش بوده
کلی #خوشتیپ کرده بوده
کلی مهمون #دعوت کرده بوده
کلی هزینه کرده بوده
هر چی داشته بوده رو گذاشته بوده وسط
خلاصه #کم نذاشته بوده
همه چی داشت خوب پیش میرفت
تا اینکه #وسط عروسی
وقتی داماد میخاسته بره پیش عروس
گوشیش #زنگ میخوره
تا صدارو می‌شونه می‌فهمه کیه
_بعد #پنج سال ؟ چه عجب یادی از ما کردی
چیزی شده
عشق #اولش بود
بهش گفت:
_ میتونی خودتو برسونی پیشم
سوار ماشین شدم خفتم کردن
تنها شماره ای که حفظ بودم #شماره تو بوده
پسره ازش #آدرس میگیره
عروسی رو ول می‌کنه می‌ره پیش دختره
کارشو راه میندازه و برمیگرده
میگذره از این قضیه
تُ یه مهمونی پسره رو دعوت میکنن
میره میبینه به دختره #بغض کرده
کلی آدم دور خودش جعم کرده
پسره تا دیدتش #شناختتش
عشق اولش بود
دختره با حال #زارش
پیکشو میگیره بالا میگه :
_#سلامتی عشق اولم که تُ  #لباس عروسی منو ندید
ولی تُ #لباس دومادی دیدمش
پسره میرنه زیر گریه
دخترِ میگه
سلامتی کسی که بعد از #پنج سال
وقتی بهش زنگ زدم #عروسیشو ول کرد
با همون# لباس دومادی اومد دنبال من!)

پسره که #همینطوری داشت #گریه میکرد
پیکشو ور میداره بلند داد میزنه میگه: ?!_ #پنج ساله پیک اولمو سلامتی# عشق اولم زدم
تُ حال  #خرابیم واسش حال خوب خواستم
سلامتی #خودت آشنای به #ظاهر غریبه
که بعد پنج سال #تنها شماره ای که
تُ دهنت هک شده
شماره ی من بوده ≥
.
.
.
#فیک
#سناریو
#بلک_پینگ
#بی_تی_اس
#مود
#آیو
#مونبین
#لالیسا
#تهیونگ
#پارک_بوگوم
#سریال
#دارک