فیک جونگکوک:اتاق۳۱۱
فیک جونگکوک:اتاق۳۱۱
part²⁶
ویو چه مین
وقتی که وارد این بیمارستان شدم دکتر سوها از بین بقیه دکترا بیشتر بهم‌کمک‌کرد
برای همین بیشتر به دکتر سوهو نزدیکم تا بقیه دکترا
توی راهرو داشتم با سوهو حرف میزدم و میخندیدم که سوهو گفت...
دکتر سوهو: چه مین برای فردا شب میخوان جشن بگیرین برای همین بیشتر کسایی که اینجان با همراه میان منو تو هم که کسی رو نداریم، منم دوست ندارم تنها برم،پس اگه بخوای میایی باهم بریم فردا شب همراه هم دیگه باشیم؟
+اعم خب باش...
(چه مین میخواست حرفش رو بزنه دست کسی امد روی شونش و وقتی که برمیگرده ببین کیه میبنه که جونگکوک و به سوهو گفت)
_شرمنده دکتر ولی چه مین تنها نیست با کسی همراه نمیشه
+جونگکوک‌چرا امدی بیرون وضعیتت خوب نیست نباید بلند میشدی(نگران)
_من خوبم نگران نباش، حالا هم بیا بریم
(چه مین،جونگکوک رو میبره توی اتاق و روی تخت می‌خوابه و چه مین وضعیت جونگکوک رو چک میکنه و وقتی که خوب بود بهش میگه)
+چرا امدی بیرون؟(اخم)
_چرا میخواستی باهاش همرا شی؟(عصبانی)
+یه سوال پرسیدم،چرا امدی بیرون؟(اخم)
_اول جواب منو بده چرا میخواستی باهاش همراه شی، مرده کی بود؟(عصبانی)
+مرده دکتر جراحی بود، دکتر سوهو،حالا جواب منو بده، چرا امدی بیرون؟
_چرا‌بهت در خواست داد؟(عصبانی)
+درخواست نداد
_مگه من خرم، بهت درخواست داد چرا؟(عصبانی)
+بهت میگم بهم در خواست نداد فقط گفت که باهم بریم جشن
_همین میشه در خواست(عصبانی)
+بسه دیگه؛ بگو چرا امدی بیرون؟
_زدن روی دکمه نیومدی بعد صدای خنده تو رو شنیدم امدم بیرون دیدم داری با یه مرد خوش بِش میکنی میخندی
+بخاطر همچین چیزه چرتی امدی بیرون؟
_چرت؟اگه نیومده بودم بیرون درخواستش رو قبول میکردی(عصبانی)
+خب باید برای جشن برم بدم نمیاد تنها نباشم اونجا
_خب با یه دختر برو، اینجا کارکن زن نداره مثل اینکه
+چرا داره ولی سوهو گفت منم میخواستم قبول کنم که باهاش برم
_حق نداری بری(عصبانی)
+چی؟
_حق نداری با مرد حرف بزنی چه برسه اینکه باهاش بری بیرون(عصبانی)
+منو سوهو فقط همکاریم
_از دید تو اینجوریه اون یه چیز دیگه فکر میکنه
+چی فکر‌میکنه؟(خنده کوچیک)
_ولش کن، همینجا بمون نرو
+باش نمیرم
(جونگکوک بخاطر خستگی زیاد خوابش میبره و چه مین روی مبل توی اتاق جونگکوک میشینه ولی با این حال که خوابش میاد نمی‌خوابه و تا صبح که بیمار دیگه ای نداره حواسش به جونگکوک هست و وضعيت ش رو چک میکنه)
نویسنده: قصد نداشتم شرط بزارم ولی از این فیک حمایت نمیشه و لایک نمیخوره دیگه شرمنده:))
شرط:۵۰تا لایک
part²⁶
ویو چه مین
وقتی که وارد این بیمارستان شدم دکتر سوها از بین بقیه دکترا بیشتر بهم‌کمک‌کرد
برای همین بیشتر به دکتر سوهو نزدیکم تا بقیه دکترا
توی راهرو داشتم با سوهو حرف میزدم و میخندیدم که سوهو گفت...
دکتر سوهو: چه مین برای فردا شب میخوان جشن بگیرین برای همین بیشتر کسایی که اینجان با همراه میان منو تو هم که کسی رو نداریم، منم دوست ندارم تنها برم،پس اگه بخوای میایی باهم بریم فردا شب همراه هم دیگه باشیم؟
+اعم خب باش...
(چه مین میخواست حرفش رو بزنه دست کسی امد روی شونش و وقتی که برمیگرده ببین کیه میبنه که جونگکوک و به سوهو گفت)
_شرمنده دکتر ولی چه مین تنها نیست با کسی همراه نمیشه
+جونگکوک‌چرا امدی بیرون وضعیتت خوب نیست نباید بلند میشدی(نگران)
_من خوبم نگران نباش، حالا هم بیا بریم
(چه مین،جونگکوک رو میبره توی اتاق و روی تخت می‌خوابه و چه مین وضعیت جونگکوک رو چک میکنه و وقتی که خوب بود بهش میگه)
+چرا امدی بیرون؟(اخم)
_چرا میخواستی باهاش همرا شی؟(عصبانی)
+یه سوال پرسیدم،چرا امدی بیرون؟(اخم)
_اول جواب منو بده چرا میخواستی باهاش همراه شی، مرده کی بود؟(عصبانی)
+مرده دکتر جراحی بود، دکتر سوهو،حالا جواب منو بده، چرا امدی بیرون؟
_چرا‌بهت در خواست داد؟(عصبانی)
+درخواست نداد
_مگه من خرم، بهت درخواست داد چرا؟(عصبانی)
+بهت میگم بهم در خواست نداد فقط گفت که باهم بریم جشن
_همین میشه در خواست(عصبانی)
+بسه دیگه؛ بگو چرا امدی بیرون؟
_زدن روی دکمه نیومدی بعد صدای خنده تو رو شنیدم امدم بیرون دیدم داری با یه مرد خوش بِش میکنی میخندی
+بخاطر همچین چیزه چرتی امدی بیرون؟
_چرت؟اگه نیومده بودم بیرون درخواستش رو قبول میکردی(عصبانی)
+خب باید برای جشن برم بدم نمیاد تنها نباشم اونجا
_خب با یه دختر برو، اینجا کارکن زن نداره مثل اینکه
+چرا داره ولی سوهو گفت منم میخواستم قبول کنم که باهاش برم
_حق نداری بری(عصبانی)
+چی؟
_حق نداری با مرد حرف بزنی چه برسه اینکه باهاش بری بیرون(عصبانی)
+منو سوهو فقط همکاریم
_از دید تو اینجوریه اون یه چیز دیگه فکر میکنه
+چی فکر‌میکنه؟(خنده کوچیک)
_ولش کن، همینجا بمون نرو
+باش نمیرم
(جونگکوک بخاطر خستگی زیاد خوابش میبره و چه مین روی مبل توی اتاق جونگکوک میشینه ولی با این حال که خوابش میاد نمی‌خوابه و تا صبح که بیمار دیگه ای نداره حواسش به جونگکوک هست و وضعيت ش رو چک میکنه)
نویسنده: قصد نداشتم شرط بزارم ولی از این فیک حمایت نمیشه و لایک نمیخوره دیگه شرمنده:))
شرط:۵۰تا لایک
۵.۶k
۲۹ بهمن ۱۴۰۲
