وقتی ات توی بار بایکی گرم گرفته و شوگا ناراحت شدهدرخواس

وقتی ا/ت توی بار بایکی گرم گرفته و شوگا ناراحت شده(درخواستی)
ویو ا/ت
صبح شده بود با نور افتاب بیدار شدم رفتم دستشویی شوگا نبود نگرانش نشدم چون دیشب گفته بود فردا یه کار مهم داره برای همین رفتم صبحونه خوردم رفتم فیلم دیدم خوابم برده بود با صدای گوشیم بیدار شدم لونا بود(رفیق و دوست جون جونیه ا/ت)جوابشو دادم
ا/ت:سلام خوبی لونا کاری داشتی
لونا:سلام میگم چیکار میکردی
ا/ت:خوابیده بودم
لونا:مزاحم که نشدم
ا/ت:نه من برای تو همیشه وقت دارم حالا بگو چیشده
لونا:ا/ت بیا بریم بار
ا/ت:چییی شوگا منو تیکه تی‌که میکنه انگاری نمیدونی
لونا:حالا چیکار کنیم
ا/ت:نمیدونم
لونا:اها به شوگا هم بگو بیاد
ا/ت:راس میگی باشه بهش میگم راستی ساعت چند میای
لونا:ساعت۹بار kelovinمیبینمت باش
ا/ت:باشه بای
لونا:بای
(پایان ویو ا/ت)
فلش بک ساعت ۷
ویو شوگا
رفتم خونه ا/ت رو بوسیدم و رفتم دوش گرفتم که ا/ت گفت:شوگا میزاری برم با لونا بار؟
شوگا:نه نمیشه
ا/ت:چرا خب تو هم بیا
شوگا:باشه حالا ساعت چند میری
ا/ت:۹
شوگا:پس برو اماده شو دیرمون میشه
(پایان ویو شوگا)
ا/ت رفت اماده شد و یه لباس تقریباً کوتاه پوشید ارایش کرد و رفت شوگا هم یه استایل خواس زده بود باهم رفتن بار که لونا رو دیدن باهم سلام کردن شوگا گفت من میرم از جات تکون نخور باش جوجو باشه ای گفتم دیدم یه پسره اومد کنارم بهم گفت: ا/ت خودتی گفتم:وای سه‌چان چقدر بزرگ شدی(دوستای راهنمایی هم بودن)
ویو ا/ت
با سه‌چان داشتم حرف میزدم با قیافه‌ی پر از خشم شوگا مواجه شدم که اومد گفت:بریم خونه
با سه‌چان خداحافظی کردم و رفتیم خونه رسیدیم پیاده شدم شوگا گفت:نافرمانی یه تاوانی داره پس باید امشب برام جبران کنی اومد سمتم و لباشو گذاشت رو لبام اول اروم بود ولی رفت سمت تخت و وحشیانه لبامو میمکید
اسمات داخل کامنتا یه لایک بدی چیزی ازت کم نمیشه