منشی جدید شرکت "فصل² "
منشی جدید شرکت "فصل² "
part ⁵
ات: از کلانتریه؟
یونگی: نه....شماره نداره
آ.کیم: بردار ببین کیه خوب
یونگی: الو؟
ات: بزارش رو بلند گو!
*یونگی گذاشتش رو بلند گو*
جی‌وو: به به....مین یونگی.....چه خبرا....انگار خیلی بهت خوش گذشته.....دقیقا برعکس من.....⁷ سال عمرم رو تو زندان گذروندم....حالا هم اومدم انتقام بگیرم
یونگی: چی از جونم میخوای؟
جی‌وو: فقط میخوام زجر کشیدنت رو ببینم.....دوست دارم ببینم چجوری جلوی من زجه میزنی وقتی که خانوادت رو میکشم!
یونگی: مردک عوضی چی داری میگییی
جی‌وو: بچت پیش منه
یونگی: داری دروغ میگی
جی‌وو: میخوای صداشو بشنوی؟
یونگی:..........
*جی‌وو گوشی رو گذاشت پیش سئوک*
جی‌وو: بگیر.....باباته
سئوک: هقق بابایی
یونگی: س...سئوک
سئوک: اینا میخوان منو بکشن تروخدا منو نجات بده "گریه"
جی‌وو: بچه‌ی ابله گوشیو بده به من
یونگی: دستتو بهش نزن "داد" اگه فقط یه تار مو از بچم کم بشه من میدونم و تو فهمیدی "داد"
جی‌وو: صداتو واسه من بلند نکن!
ات: بچمو ول کن با توعم بزار بچم برهههه "گریه"
جی‌وو: ات....خودتی؟ دلم واست تنگ شده بود هرزه
یونگی: دهنتو ببنددد "عربده"
جی‌وو: به هر حال....اگه میخواید بچتونو نجات بدین.....راهش اینه که تمام پرونده هایی که راجب منه رو بهم بدی
یونگی: باشه باشه بهت میدم فقط با سئوک کاری نداشته باش
جی‌وو: اگه تو کاری که میخوام رو انجام بدی که من کاری با این کوچولو ندارم.....تازه خیلی هم دوسش دارم.....فقط حیف قیافش مثل توعه اگه شکل ات بود بهتر بود
ات: خفه شوووووو "داد"
جی‌وو: تا نیم ساعت دیگه آدرس رو برات میفرستم.....تا ساعت ⁷ فرصت داری پرونده ها رو واسم بیاری....اگه نیاری.....بچت....پر پر میشه
یونگی: میارم میارم.....تا قبل ساعت ⁷ اونجام
"و قطع کرد"
ات: حالا چیکار کنیم "گریه"
یونگی: هیچی دیگه....مجبوریم پرونده ها رو بهش بدیم
آ.کیم: دلی رئیس.....شما و پدرتون سال ها واسه این پرونده ها تلاش کردین.....میخواین به همین راحتی از دستشون بدین؟
یونگی: پرونده ها به درک.....جون بچم از همه چی مهم تره
ات: همش تقصیر منه "گریه"
یونگی: تقصیر تو نیست.....اون به هر حال زهرش رو می‌ریخت
آ.کیم: بهتر نیست به جیهو هم بگیم؟
یونگی: آره....سریع زنگ بزن بهش و بگو بیاد اینجا
آ.کیم: چشم رئیس الان بهش زنگ میزنم
دیگه حوصله ندارم
امیدوارم خوشتون اومده باشه💜
#فیک #فیک_بی_تی_اس #فیک_تهیونگ #فیک_جونگ_کوک #فیک_جیمین
#فیکشن #فیک_شوگا #فیک_جیهوپ #فیک_نامجون #فیک_جین #سناریو #سناریو_بی_تی_اس #سناریودرخواستی #وانشات #تک‌پارتی #جیمین
#نامجون #جین #شوگا #جیهوپ #تهیونگ #جونگکوک #کیم_نامجون #کیم_سوکجین
#مین_یونگی #جانگ_هوسوک #پارک_جیمین #کیم_تهیونگ #جئون_جونگکوک
#بی_تی_اس #یونگی #وی #آر_ام #هوسوک #سوکجین #کوک #کوکی #ته_ته #ولد_واید_هندسام #مونی #هوپی
part ⁵
ات: از کلانتریه؟
یونگی: نه....شماره نداره
آ.کیم: بردار ببین کیه خوب
یونگی: الو؟
ات: بزارش رو بلند گو!
*یونگی گذاشتش رو بلند گو*
جی‌وو: به به....مین یونگی.....چه خبرا....انگار خیلی بهت خوش گذشته.....دقیقا برعکس من.....⁷ سال عمرم رو تو زندان گذروندم....حالا هم اومدم انتقام بگیرم
یونگی: چی از جونم میخوای؟
جی‌وو: فقط میخوام زجر کشیدنت رو ببینم.....دوست دارم ببینم چجوری جلوی من زجه میزنی وقتی که خانوادت رو میکشم!
یونگی: مردک عوضی چی داری میگییی
جی‌وو: بچت پیش منه
یونگی: داری دروغ میگی
جی‌وو: میخوای صداشو بشنوی؟
یونگی:..........
*جی‌وو گوشی رو گذاشت پیش سئوک*
جی‌وو: بگیر.....باباته
سئوک: هقق بابایی
یونگی: س...سئوک
سئوک: اینا میخوان منو بکشن تروخدا منو نجات بده "گریه"
جی‌وو: بچه‌ی ابله گوشیو بده به من
یونگی: دستتو بهش نزن "داد" اگه فقط یه تار مو از بچم کم بشه من میدونم و تو فهمیدی "داد"
جی‌وو: صداتو واسه من بلند نکن!
ات: بچمو ول کن با توعم بزار بچم برهههه "گریه"
جی‌وو: ات....خودتی؟ دلم واست تنگ شده بود هرزه
یونگی: دهنتو ببنددد "عربده"
جی‌وو: به هر حال....اگه میخواید بچتونو نجات بدین.....راهش اینه که تمام پرونده هایی که راجب منه رو بهم بدی
یونگی: باشه باشه بهت میدم فقط با سئوک کاری نداشته باش
جی‌وو: اگه تو کاری که میخوام رو انجام بدی که من کاری با این کوچولو ندارم.....تازه خیلی هم دوسش دارم.....فقط حیف قیافش مثل توعه اگه شکل ات بود بهتر بود
ات: خفه شوووووو "داد"
جی‌وو: تا نیم ساعت دیگه آدرس رو برات میفرستم.....تا ساعت ⁷ فرصت داری پرونده ها رو واسم بیاری....اگه نیاری.....بچت....پر پر میشه
یونگی: میارم میارم.....تا قبل ساعت ⁷ اونجام
"و قطع کرد"
ات: حالا چیکار کنیم "گریه"
یونگی: هیچی دیگه....مجبوریم پرونده ها رو بهش بدیم
آ.کیم: دلی رئیس.....شما و پدرتون سال ها واسه این پرونده ها تلاش کردین.....میخواین به همین راحتی از دستشون بدین؟
یونگی: پرونده ها به درک.....جون بچم از همه چی مهم تره
ات: همش تقصیر منه "گریه"
یونگی: تقصیر تو نیست.....اون به هر حال زهرش رو می‌ریخت
آ.کیم: بهتر نیست به جیهو هم بگیم؟
یونگی: آره....سریع زنگ بزن بهش و بگو بیاد اینجا
آ.کیم: چشم رئیس الان بهش زنگ میزنم
دیگه حوصله ندارم
امیدوارم خوشتون اومده باشه💜
#فیک #فیک_بی_تی_اس #فیک_تهیونگ #فیک_جونگ_کوک #فیک_جیمین
#فیکشن #فیک_شوگا #فیک_جیهوپ #فیک_نامجون #فیک_جین #سناریو #سناریو_بی_تی_اس #سناریودرخواستی #وانشات #تک‌پارتی #جیمین
#نامجون #جین #شوگا #جیهوپ #تهیونگ #جونگکوک #کیم_نامجون #کیم_سوکجین
#مین_یونگی #جانگ_هوسوک #پارک_جیمین #کیم_تهیونگ #جئون_جونگکوک
#بی_تی_اس #یونگی #وی #آر_ام #هوسوک #سوکجین #کوک #کوکی #ته_ته #ولد_واید_هندسام #مونی #هوپی
۱۹.۳k
۲۲ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.