پارت اول

پارت اول
گل های رز یونسی ...!
امروز مثل روز های دیگه آفتابی بود ... انگار هنوز پاییز شروع نشده ... سونگمین چشم هاشو مالید و از تخت اومد بیرون
سونگمین : صبح بخیر همگی
مامان و بابا : صبح بخیر
سونگمین نشست رو میز و شروع به خوردن کرد
مامان : سونگهیون بیدار شو دیرت میشه ( داد* )
سونگمین : مامان امروز روز اوله ممکنه سونبه ها بگن بعد از دانشگاه بریم یکم سوجو بخوریم شاید دیر بیام
مامان : باشه مراقب خودت باش
قرار شد من و جون سو ایستگاه همدیگه رو ببینیم و باهم بریم دانشگاه ... برای اومدن به این دانشگاه ما کلی سختی کشیدیم پس باید عالی عمل کنیم ... هوا خنکه برای همین سویشرت بیسبالم رو پوشیدم ... این مسیر ... از دوران بچگی خیلی این مسیر رو رفتم ... حس خیلی خوبی داره هنوز کلی برگ روی درخت ها هست ... و برگ های نارنجی که افتادن این مسیر رو خیلی زیبا میکنند
سونگمین (دست تکون میده) : جون سو
جون سو : صبح بخیر
سونگمین : صبح بخیر اه راستی خوبی ؟ سرماخوردگی ت بهتر شد ؟
جون سو : اره خوبم یه هفته دارو مصرف کردن الان حالم خوبه ... استرس دارم یعنی قراره دوران دانشگاهی مون رو چطوری بگذرونیم ؟
سونگمین : زیاد نگرانش نباش ما میتونیم
جون سو : باید دوست پیدا کنیم ... اگه بشه یه دوست دختر هم پیدا کنم عالی میشه
سونگمین : اوه داری خیلی پیش میری
هر دو خندیدن و به ایستگاه دانشگاه رسیدن و پیاده شدن ... با قلب های پر از امید از دروازه دانشگاه عبور کردند
سونگمین : دانشکده مون چقدر بزرگه
جون سو : اره ساختمون هنر و وکالت کنار همن ... حواست باشه سونگمین
سونگمین : گرفتم
کلاس اول مون جرم شناسی هست ... کلی ذوق دارم براش مطمئنم قراره عالی باشه ... وارد کلاس شدیم و ردیف جلو نشستیم ... کلاس پر شد ... استاد وارد کلاس شد و شروع به صحبت کردن کرد
استاد یانگ : سلام به دانشگاه یونسی خوش اومدید ... من یانگ سو یون هستم استاد جرم شناسی تون ... امیدوارم جلسات خوبی در آینده داشته باشیم ... خب جرم شناسی دارای قدمت طولانی هست ... کسی میدونه مفهوم جرم شناسی چیه...؟!
سونگمین دست شو برد بالا
استاد یانگ با دست به سونگمین اشاره کرد ... که جواب بده
سونگمین : جرم ­شناسی، شاخه ­ای از علوم جنایی که با روش علمی و عینی به تحلیل علل و عوامل زیستی، روانی و اجتماعی پیدایش جرم، به هدف پیشگیری از وقوع جرم و اصلاح و درمان مجرمان می­ پردازد
استاد یانگ : آفرین پس مطالعه کردی
کلاس جرم شناسی و کلاس بعدی تموم شد ... با جون سو رفتیم کافه تریا غذامون گرفتیم و نشستیم که بخوریم ... چند تا از سونبه ها اومدن کنارمون نشستن ... یکی از سونبه ها شروع به صحبت کرد
#Chanmin
#YV