پارت24

پارت24
از طرف رزی: تو شرکت بودم که یهو یکی در زد
کیه؟
جیمین: بدون اینکه چیزی بگم رفتم تو
رزی: عه جیمین تویی..... تو کارا مشکل پیش اومده؟
جیمین: نه...... خب راستش.... امشب میخوام بریم رستوران
رزی: چی؟ رستوران
یعتی این اولین قرار ما تو بیرونه؟
جیمین: اره عشقم
رزی. اینجوری صدام نکن یهو یکی میشنوه
یهو جیمین اومد جلو و کمر رزی گرفت کشید تو بغل خودش
رزی: هی... داری چیکار میکنی... ولم کن الان یکی میبیینه
جیمین: خب بزار ببینن.. مثلا میخوان چیکار کنن؟
پشت سرمون حرف بزنن
خب بزنن انقدر حرف بزنن تا دهناشون کف کنه 😏😏
رزی: اما...
جیمین: اما و ولی رو بزار کنار و برو خونه اماده شو شب میام دنبالت که بریم
رزی: باشه.... امم... عشقم 😊
جیمین: اهمم.... نه نگو یکی میشنوه😂😂
روزی میزنه تو بازوش و میگه از دست تو 😂😂
جیمین: 😂😂
خب دیگه منم برم خونه
رزی: باشه عشقم... برو مراقب باش... اروم رانندگی کن
جیمین: عه نگو یوقت یکی میشنوه 😶😂
رزی: ای جیمین انقدر مسخره نکن
میره جلو که جیمین در و میبنده و میره
رزی: از دست این جیمین 😂
دیگه کارام تموم شد ساعتو نگاه کردم دیدم سه
وای از جیمین نپرسیدم کی میاد دنبالم
بزار بهش زنگ بزنم
.......... الو جیمین
جیمین: الو... سلام عشقم چطوری؟
چیزی شده زنگ زدی؟
رزی: نه.نه.. چیزی نشده میخواستم بپرسم ساعت چند میای دنبالم
الو.. الو جیمین صدام میاد
جیمن: اره صدات میاد عشقم
رزی: جیمین کجایی صدای یچیزی میاد
جیمین: اها اره حمومم
رزی: کی با خودش گوشی میبره تو حموم؟
جیمین: حالا اگه نمیبردم و جواب نمیدادم از کجا میخواستی بفهمی ساعت چند میام دنبالت
رزی: خب اره اینو راست گفتی 😶😁
جیمین: خب عشقم من ساعت هشت میام دنبالت
........ الان شرکتی هنووز
رزی: ارع دیگه کارم تموم شد دارم سوار ماشین میشم برم خونه
جیمین: باشه عشقم برو
رزی. بابای عشقم
جیمین: بوس بوس