من عاشق یک مافیا شدم
#من_عاشق_یک_مافیا_شدم
#part_4۱
جونگکوک:چیو نباید من بفهمم
ا/ت:هاااا..جونگکوک تو اینجا چیکار میکنی مگه نرفتی
جونگکوک:جواب منو بده چرا انقدر سوال میپرسی(با کمی داد)خودت میدونی که دوست ندارم حرفو تکرار کنم پس جواب بده
ا/ت:باش جونگکوک آروم باش همه چیز رو برات توضیح میدم
جونگکوک:میشنوم(همه چیز رو براش توضیح داده)
جونگکوک:نمیتونی بری یا منم باید باهات بیام
ا/ت:نمیشه باید خودم برم
جونگکوک:اگه نقشه باشه چی؟
ا/ت:نگران نباش هیچ اتفاقی برای من نمی‌افته
جونگکوک:آخه
ا/ت:انقدر اصرار نکن
جونگکوک:باش فقط مراقب خودت باش
فردا
ویو ا/ت
آماده شدم و به اون آدرسی که ها_یون برام فرستاد داشتم میرفتم که یهو جونگکوک از پشت منو بغل کرد
جونگکوک:بیبی خیلی مراقب خودت باش
ا/ت:باش جونگکوکم فعلا
جونگکوک:صبر کن
ویو ا/ت
فهمیدم که جونگکوک چی میخواد رفتم سمتش روی گردنش بوسه‌ای گذاشتم و بعد رفتم
تاکسی گرفتم به اون آدرس رفتم اون مکان خیلی خلوت بود پیاده شدم و به راهم ادامه دادم
هیچ کس نبود همين جوری قدم برداشتم که یهو یه ماشین از پشت با سرعت بهم زد
ویو کای
با ماشین به ا/ت زدم بعد از ماشین پیاده شدم دیدم که سر و صورتش خونی بود نبضشو چک کردم که هی تند و کند میشد
کای:اگه با اون عوضی نبودی الان این اتفاق برات نمی‌افتاد
ا/ت:ل...لطفا ب...به ج...جونگکوک ک...کاری ن...نداشته ب...باش
کای:تو داری میمیری بدبخت بعد به فکر اون عوضی هستی بابا بیخیال اینجا کسی نیست که تو رو نجات بده که همون موقع گوشی ا/ت زنگ میخوره کای گوشی رو میگیره میبینه که جونگکوک زنگ زده هه این عوضی چرا نمیزاره که من کارم رو درست انجام بدم بیا جواب بده چون تا تو آدرس رو بگی و اون بیاد کارت تمومه گوشی رو پرت کردم طرفش بعد خودم با یه ماشین دیگه از اونجا رفتم
ویو ا/ت
بزور گوشی رو گرفتم و جواب دادم
جونگکوک:کجایی ا/ت؟
ا/ت:ج...جونگکوک دیگه حرفی نزدم
جونگکوک:میدونستم که این یه نقش فقط برای کشتن ا/ت بود
ویو جونگکوک
تهیونگ بیا که باید ا/ت رو پیدا کنیم
تهیونگ:بزار از طریق گوشیش ببینیم که کجاست
جونگکوک:فقط سریع
تهیونگ:جونگکوک بیا بریم که فهمیدم ا/ت کجاست
جونگکوک:بریم
از عمارت خارج شدیم و به اون جایی که ا/ت بود رفتیم
جونگکوک:آخه ا/ت چرا شک نکردی که اینجا یه جای خلوته
تهیونگ:انقدر ناراحت نباش پيداش میکنیم
جونگکوک:امیدوارم که زنده پیداش کنم نه مرده!
جلو تر یه ماشین دیدم رفتم سمت ماشین دیدم که...
#part_4۱
جونگکوک:چیو نباید من بفهمم
ا/ت:هاااا..جونگکوک تو اینجا چیکار میکنی مگه نرفتی
جونگکوک:جواب منو بده چرا انقدر سوال میپرسی(با کمی داد)خودت میدونی که دوست ندارم حرفو تکرار کنم پس جواب بده
ا/ت:باش جونگکوک آروم باش همه چیز رو برات توضیح میدم
جونگکوک:میشنوم(همه چیز رو براش توضیح داده)
جونگکوک:نمیتونی بری یا منم باید باهات بیام
ا/ت:نمیشه باید خودم برم
جونگکوک:اگه نقشه باشه چی؟
ا/ت:نگران نباش هیچ اتفاقی برای من نمی‌افته
جونگکوک:آخه
ا/ت:انقدر اصرار نکن
جونگکوک:باش فقط مراقب خودت باش
فردا
ویو ا/ت
آماده شدم و به اون آدرسی که ها_یون برام فرستاد داشتم میرفتم که یهو جونگکوک از پشت منو بغل کرد
جونگکوک:بیبی خیلی مراقب خودت باش
ا/ت:باش جونگکوکم فعلا
جونگکوک:صبر کن
ویو ا/ت
فهمیدم که جونگکوک چی میخواد رفتم سمتش روی گردنش بوسه‌ای گذاشتم و بعد رفتم
تاکسی گرفتم به اون آدرس رفتم اون مکان خیلی خلوت بود پیاده شدم و به راهم ادامه دادم
هیچ کس نبود همين جوری قدم برداشتم که یهو یه ماشین از پشت با سرعت بهم زد
ویو کای
با ماشین به ا/ت زدم بعد از ماشین پیاده شدم دیدم که سر و صورتش خونی بود نبضشو چک کردم که هی تند و کند میشد
کای:اگه با اون عوضی نبودی الان این اتفاق برات نمی‌افتاد
ا/ت:ل...لطفا ب...به ج...جونگکوک ک...کاری ن...نداشته ب...باش
کای:تو داری میمیری بدبخت بعد به فکر اون عوضی هستی بابا بیخیال اینجا کسی نیست که تو رو نجات بده که همون موقع گوشی ا/ت زنگ میخوره کای گوشی رو میگیره میبینه که جونگکوک زنگ زده هه این عوضی چرا نمیزاره که من کارم رو درست انجام بدم بیا جواب بده چون تا تو آدرس رو بگی و اون بیاد کارت تمومه گوشی رو پرت کردم طرفش بعد خودم با یه ماشین دیگه از اونجا رفتم
ویو ا/ت
بزور گوشی رو گرفتم و جواب دادم
جونگکوک:کجایی ا/ت؟
ا/ت:ج...جونگکوک دیگه حرفی نزدم
جونگکوک:میدونستم که این یه نقش فقط برای کشتن ا/ت بود
ویو جونگکوک
تهیونگ بیا که باید ا/ت رو پیدا کنیم
تهیونگ:بزار از طریق گوشیش ببینیم که کجاست
جونگکوک:فقط سریع
تهیونگ:جونگکوک بیا بریم که فهمیدم ا/ت کجاست
جونگکوک:بریم
از عمارت خارج شدیم و به اون جایی که ا/ت بود رفتیم
جونگکوک:آخه ا/ت چرا شک نکردی که اینجا یه جای خلوته
تهیونگ:انقدر ناراحت نباش پيداش میکنیم
جونگکوک:امیدوارم که زنده پیداش کنم نه مرده!
جلو تر یه ماشین دیدم رفتم سمت ماشین دیدم که...
۱۶.۱k
۱۹ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.