ات رفت پیش جیمین

ات رفت پیش جیمین

لیا : هعیییی ات کجاااا میرییی


ات رفت میش جیمین و تو پاهاش نشست


جیمین : اهوو بیب خوبی


ات : یس


ات : جییمنا نظرت چیه بریم برقصیم


جیمین : باش


ات رفت نزدیکش و از لپ بوسش کرد
خواس بلند شه جیمین نزاشت


جیمین : این بوی چیه


ات : کدوم بو؟


جیمین نزدیک ات شد


جیمین : بوی الکل میدی


ات : هاا یا جیمیناااا بلند شو بریم برقصیم


ات خواس بلند شه جیمین از دستش گرفت


جیمین : ویسگی خوردی


ات : نچ


جیمین : ات دروغ نگو خر نیستم کع ( یکمی بلند


ات : نخوردممممممم


جیمین لبش رو گذاشت رو لباش
و مک عمیقی میزد


بعد چند مین که نفس کم اوردن جدا شدن


جیمین : داری دروغ میگی


ات : خب


جیمین : پاشو


ات بلند شد


ات : خب تو بلند نمیشی


جیمین : نه ( سر


ات : یااااا جیمنااااااا


جیمین : برو با هرکسی که میهوای برقص


ات : باشعهع


ات رفت ایو و لیا


لیا : دختر چیشد


ات : هیچی قهر کرد چه بهتر


ات : اقا ببخشید یدونه ویسگی


ایو : هعی چی تو ذهنت داری


ات : میخوام مست کنم و کیف کتم



ویسگی ها رو اورد و ات چند لیوان خورد وقتی کاملن مست شد باند شد


ات : بچه ها پاشین ما نیازی به اونا نداریم خودمون باید برقصیم ( باخنده


ایو و لیا پاشدن


رفتن وسط و سه تایی داشتن میرقصدت


ات وسط شیک میزد با ایو میرقصد با لیا میرقصید و جیغ میزدن


طرف پسرا



تهیونگ : دعوا کردین


جیمین : نه


کوک : ولی میسنم کسی لج بازی کرده