دو پارتی
دو پارتی
اسم:عشقِ کشنده
کلاس تموم شد
پسر انسانی به همراه رفیق هاش از کلاس اومد بیرون
کم کم دوستای دیگش از کلاسای دیگه‌ی دانشگاه اومدن
همه ی اونها انسان بودن
در حالی که توی دانشگاه هم دانشجوهای انسان وجود داشتن و هم موجودات افسانه ای مثل گرگینه،خون آشام،پری دریایی، یونیکورن ، پری و موجودات افسانه ای دیگه که مردم فکرش رو میکنن
پسر انسانی که اسمش تهیونگ بود با رفیق هاش به سمت سالن غذا خوری رفت
وسط راه رو با شوخی و خنده های یکدیگر طی می‌کردند که یکدفعه همشون وایسادن!
چون رو به روی تهیونگ دختری وایساده بود نسبتا ریز نقش با موهای لخت و چشم های سیاه و درخشان
لبخند شیرینی بر لب داشت و بوی عطر شیرین و زنونه اش کاملا حس میشد
دوتا بال شفاف و ضریف مثل اینه پشت شونه هاش بود
اکیپ انسان ها متوجه شدن که اون یه پری یه
تهیونگ بار ها این دختر دیده بود و نامه های عاشقانه اش رو گرفته بود
حتما این سری هم دوباره می خواست نامه ای به تهیونگ بده
پریِ ریز نقش با لبخند پاکتی رو روبروی تهیونگ گرفت
روی پاکت نوشته بود:I LOVE YOU
و قلب بزرگ و قرمز رنگی کنار جمله کشیده شده بود
تهیونگ دیگه نمی توانست ابن رفتار های دختر رو تحمل کنه
هر ساعت اونو با یه نامه جدید می دید
قبلا از اینکه اونو از سر خودش باز کنه نامه هاشو می‌گرفت و تو راه خونه می نداختشون سطل آشغال اما این دفعه قرار بود فرق کنه
دیگه نمی توانست ببینه با کارای اون دختر انگشت نمای انسان های دیگه دانشگاه میشه
با حرص و عصبانیت دستشو جلو برد و نامه رو از دختر قاپید و تو یه لحظه از وسط نصفش کرد
تهیونگ:دیگه خستم کردی!رفتارات دیگه برام غیر قابله تحمله!(داد)
پری با شوک به تهیونگ خیره شد
تهیونگ از شدت عصبانیت لب هاشو جمع کرده بود و چشماش برق می‌زد
برعکس اون پری ریز نقش که اسمش ا.ت بود اشک تو چشماش جمع شده بود و بغض کرده بود که باعث شده بود چشماش درخشان بشن
تهیونگ:چیه ؟چرا لال شدی؟حرف بزن دیگه !
ا.ت:من.... دوست دارم .... نمی تونم ولت کنم(بغض)
تهیونگ:اگه می خوای عشقت به من ثابت شه پس خودت رو بکش(داد)
تهیونگ:مگه نمیگی دوستم داری و هر روز بهم نامه میدی پس خودت رو بکش تا من باور کنم(داد)
تهیونگ دو نصف پاکت دو سمت ا.ت پرت کرد و با بی‌رحمی تمام به همراه دوستاش پری رو تنها گذاشتن
اشک های ا.ت مثل بارون از روی گونش سرازیر میشد
ادامه دارد....
#بی_تی_اس #نامجون #جین #شوگا #یونگی #آگوست_دي #هوسوک #جیهوپ #جیمین #تهیونگ #جونگکوک #استری_کیدز #بلک_پینک #جیسو #رزی #جنی #لیسا #فلیکس #هیونجین #هان #چان #چانگبین #لینو #سونگمین #جونگین #کیپاپ #کیدراما #اکسو #جی_ایدل #تی_اکس_تی
اسم:عشقِ کشنده
کلاس تموم شد
پسر انسانی به همراه رفیق هاش از کلاس اومد بیرون
کم کم دوستای دیگش از کلاسای دیگه‌ی دانشگاه اومدن
همه ی اونها انسان بودن
در حالی که توی دانشگاه هم دانشجوهای انسان وجود داشتن و هم موجودات افسانه ای مثل گرگینه،خون آشام،پری دریایی، یونیکورن ، پری و موجودات افسانه ای دیگه که مردم فکرش رو میکنن
پسر انسانی که اسمش تهیونگ بود با رفیق هاش به سمت سالن غذا خوری رفت
وسط راه رو با شوخی و خنده های یکدیگر طی می‌کردند که یکدفعه همشون وایسادن!
چون رو به روی تهیونگ دختری وایساده بود نسبتا ریز نقش با موهای لخت و چشم های سیاه و درخشان
لبخند شیرینی بر لب داشت و بوی عطر شیرین و زنونه اش کاملا حس میشد
دوتا بال شفاف و ضریف مثل اینه پشت شونه هاش بود
اکیپ انسان ها متوجه شدن که اون یه پری یه
تهیونگ بار ها این دختر دیده بود و نامه های عاشقانه اش رو گرفته بود
حتما این سری هم دوباره می خواست نامه ای به تهیونگ بده
پریِ ریز نقش با لبخند پاکتی رو روبروی تهیونگ گرفت
روی پاکت نوشته بود:I LOVE YOU
و قلب بزرگ و قرمز رنگی کنار جمله کشیده شده بود
تهیونگ دیگه نمی توانست ابن رفتار های دختر رو تحمل کنه
هر ساعت اونو با یه نامه جدید می دید
قبلا از اینکه اونو از سر خودش باز کنه نامه هاشو می‌گرفت و تو راه خونه می نداختشون سطل آشغال اما این دفعه قرار بود فرق کنه
دیگه نمی توانست ببینه با کارای اون دختر انگشت نمای انسان های دیگه دانشگاه میشه
با حرص و عصبانیت دستشو جلو برد و نامه رو از دختر قاپید و تو یه لحظه از وسط نصفش کرد
تهیونگ:دیگه خستم کردی!رفتارات دیگه برام غیر قابله تحمله!(داد)
پری با شوک به تهیونگ خیره شد
تهیونگ از شدت عصبانیت لب هاشو جمع کرده بود و چشماش برق می‌زد
برعکس اون پری ریز نقش که اسمش ا.ت بود اشک تو چشماش جمع شده بود و بغض کرده بود که باعث شده بود چشماش درخشان بشن
تهیونگ:چیه ؟چرا لال شدی؟حرف بزن دیگه !
ا.ت:من.... دوست دارم .... نمی تونم ولت کنم(بغض)
تهیونگ:اگه می خوای عشقت به من ثابت شه پس خودت رو بکش(داد)
تهیونگ:مگه نمیگی دوستم داری و هر روز بهم نامه میدی پس خودت رو بکش تا من باور کنم(داد)
تهیونگ دو نصف پاکت دو سمت ا.ت پرت کرد و با بی‌رحمی تمام به همراه دوستاش پری رو تنها گذاشتن
اشک های ا.ت مثل بارون از روی گونش سرازیر میشد
ادامه دارد....
#بی_تی_اس #نامجون #جین #شوگا #یونگی #آگوست_دي #هوسوک #جیهوپ #جیمین #تهیونگ #جونگکوک #استری_کیدز #بلک_پینک #جیسو #رزی #جنی #لیسا #فلیکس #هیونجین #هان #چان #چانگبین #لینو #سونگمین #جونگین #کیپاپ #کیدراما #اکسو #جی_ایدل #تی_اکس_تی
۹.۹k
۱۹ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.