وقتی بازیت داد ولی تو هم دست کمی از اون نداشتی ....

وقتی بازیت داد ولی تو هم دست کمی از اون نداشتی ....
پارت اول
__________
تو خیابون های سئول در موقعیتی که همه مردم داشتند سریع به خانه هایشان می رفتند هوا برقی و سرد بود ...فقط دو نفر بودند که دست در دست هم به جای نامعلومی حرکت می‌کردند ...هیچ مقصد و هدفی نداشتند.
دو سالی از آشنایششون دو سال بیشتر نگذشته بود دو سالی که انگار دو ماه بود آنقدر زود دو سال گذشت مثل عمر های ما چقدر زود زندگی مون داره تمام میشه
نباید آنقدر سریع زندگی پیش بره ...بعضی جاها باید مثل فیلم استپ بزنی ...یکم صبر کنی ببینی الان چیکار کردی ...چه اشتباهاتی انجام دادی چیشد که الان به این وضع افتادی ...کجای زندگی اشتباه انجام دادی که تاوانش این شد ولی...زندگیه مگه نه؟! فیلم نیست که استپ کنی یکم استراحت کنی و دوباره بگردی و ادامه فیلم رو تماشا کنی ... اگر به ا.ت وقت می دادن شاید دچار گرفتاری های الان نمیشد....
دستش رو تو دست پسر کناریش بود
+همیشه کنار هم می‌مونیم نه ؟!
_اره عزیزم ...همیشه ...سعی میکنم خوشبختت کنم
+دوست دارم هااا
_کیوتت ...منم دوست دارم ...فکر نکن حتی بزارم یه دقیقه هم دور از من باشی
+دوست دارم همیشه به زبان نیست ...همه به زبان میتونن بگن دوست دارم جیهوپ
_نه ...بعضی اوقات همین کلمه دوست دارم میتونی یه کلمه جادویی باشه
تو اون برفی که داشت می‌آمد ایست کرد و رو به دختر کنارش برگشت
دستش رو روی مو های موج دار و مشکی دخترک که با برف ترکیب تضاد داشت گذاشت
_تو بیبی گرل منی ا.ت
ل،ب هاش رو روی ل،ب های دختر گذاشت ...بعد از سه مین ازش جدا شد
پرش زمانی به سه روز بعد
تو خونه نشسته بود منتظر بود ا.ت از بیرون بیاد ...اولین بار بود که ا.ت بدون خبر دادن بهش رفته بود بیرون ...عصبی و نگران بود ...نگران !؟
نشسته بود که در باز شد ...دختر با خنده و خوشحالی اومد داخل ...پلاستیکی که برای جیهوپ خریده بود میشد همون گل و گلدان مورد علاقه جیهوپ
سریع اومد. رو مبل کنار جیهوپ نشست آنقدر ذوق زده بود اصلا توجه ای به جیهوپی که عصبی بود نکرد
گلدان سرامیکی رو در آورد و روی میز گذاشت
+ببین هوپی این برای توعه همون گلدان مورد ...
که ...
نظر یادت نره رفیق !
به عنوان پارت اول خوبه ؟!
#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN#J_HOOPE#fake