پارت ۳۳

پارت ۳۳

کوک: کسی شماره ی مین هو رو نداره
پ ت: من شماره قبلیشو دارم ولی نمد جواب بده یا نه
کوک: اوکی بهش زنگ بزن
پ ت: باشه
(بعد ۱ مین)
پ ت: جواب دادددد
مین هو: آره اره دخترت پیشه منه
(کوک گوشیو از پدر ات گرفت)
کوک: اگه دستت به ات بخوره کاری میکنم که مرد بودنتو یادت بره
مین هو: اوه ترسیدم تو هیچ گوهی نمی تونی بخوری (هوی مرتیکه درست حرف بزن با بچم)
کوک: حالا میبینی (تلفنو قطع کرد و دویید رفت و زنگ زد به یکی و شماره ات و مین هو رو داد تا اونا رو رد یابی کنن آدرسشو گیر اود و رفت سراغشون)

ات ویو
رفتم رو تختم داشت خوابم میبورد که دست یکیو رو کمرم حس کردم تا اومدم جیغ بزنم ی چیزی گذاشت رو دهنم و من بی هوش شدم بعد چند ساعت که بیدار شدم دیدن تو ی انبارشرابم دستم و دهنم و حتی پاهامو بسته بود یکی اومد جلوم دیدم مین هوعه خیلی ترسیده بودم با همون دهن بسته داشتم جیغ میزدم
مین هو: بسههه خفه شو دیگه
ولی من بس نکردم و اون دوباره منو بی هوش کرد وقتی که دوباره بیدار شدم دیدم داره با یکی حرف میزنه
مین هو: عشقت خیلی روت حساسه ها و این خیلی خوبه
ات: ولم کننننن (با دهن بسته)
مین هو: دهنتووو ببنددددد (با داد) (و ی چک زد به صورت ات)
ات: گریهههه
مین هو: هه بهم گفت اگه دستم بهت بخوره میاد و.....
دیدم یکی داره می کوبه در در های اونجا خیلی ضعیف بودن بعد چنتا ضربه در شکست و اون کوک بود از در اومد تو و ی مشت زد به مین هو همینطور داشت میزش که اونو ولش کرد و اومد منو باز کرد و مین هو گفت
کوک: حالا که دیدی می تونم حتی بدتر از اینم سرت بیارم
مین هو: .........