چند پارتی جدیدددد

چند پارتی جدیدددد
پارت اول
~~~~~~~~~~~~~~~
«ساعت ۶:۱۷ دقیقه غروب»
مثل همیشه در راننده رو باز کرد و از ماشین پیاده شد..ب سمت گل فروشی مورد علاقش رفت تا برای معشوقش گل بخره..در گل فروشی رو باز کرد و زنگوله ی بالای در فروشنده رو از ورود مشتری با خبر کرد..دختری با چهره کیوت و بامزه جلو اومد و از دیدن مشتری همیشگیش خوشحال شد
میرا:سلام(لبخند)
کوک: سلام(لبخند)
میرا:همون گل همیشگی؟
کوک:اره لطفن
میرا:اوکی وایسا الان میام
کوک:باشه
°میرا ویو°
دوباره همون پسر اومد..و دوباره همون گل مورد علاقه منو خواست..روز اولی ک اومده بود گل ارکیده ازم گرفته بود..ولی روز دوم ازم پرسید گل مورد علاقم چیه..وقتی گفتم رز قرمز..گفتش ک دوس دختر منم رز دوس داره..و ب طور عجیبی شبیه توعه..فک کنم همزادش باشی..و از اون موقع ب بعد هر روز همین ساعتا میاد و گل رز قرمز میگیره برای دوس دخترش..راستش از حق نگذریم واقعن خیلی کراشه..ینی کراش نیس..ولی کراشه و منم روش کراشم..ای خدااا یکی از این دوس پسرا نسیب ما بکن
رز قرمز رو برداشتم و کمی کلاف دورش پیچیدم و دوباره رفتم روبروش وایسادم
میرا:بفرمایید(لبخند)
کوک:خیلی ممنون(لبخند)
کوک:چقد شد؟
میرا:قابل نداره
کوک:ممنونم
میرا:****(حالا ی عددی گف دیگه⁦=⁠_⁠=⁩)
کوک:بازم ممنونم..خدانگهدار
وای خدا داش میرفتتتتت..میخواستم اسمشو بپرسمممم..دلمو زدم ب دریا و صداش کردم ک وایسا
میرا:عاقا ببخشید
کوک:بله؟(لبخند)
میرا:میتونم اسمتونو بدونم؟
کوک:بله حتمن چرا ک نه..من جونگ کوکم..جئون جونگ کوک..و شما؟(لبخند)
میرا:عااا منم چوی میرا هستم(لبخند)
کوک:از آشنایی باهاتون خوشحال شدم.. خدانگهدار(لبخند)
میرا: همچنین.. خدانگهدار(لبخند)
~~~~~~~~~~~
شرایط برای پارت بعد گوگولیام:
لایک:۲۰
کامنت:۲۰