وقتی زنش بودی ولی اون تو رو خدمتکارش میکنه

وقتی زنش بودی ولی اون تو رو خدمتکارش می‌کنه
پارت دوم
ویو صبح
صبح از خواب بیدار شدم دوباره یکی دیگرو آورده خونه و رو پاش نشونده داشتن همو میبوسیدن

ناراحت شدم خیلی وقته بهم توجه نمی کنه همشم بخاطر یک اتفاق رفتم آشپز خونه و صبحونه درست کردم
+ارباب صبحانه حاضره
-اومدیم عشقم پاشو بریم
&باشه نفسم (عوق چندشاااا)
ویو عصر
+ارباب میتونم برم بیرون
-برو شرت کم
ناراحت لباس پوشیدم و رفتم بیرون تو راه بودم که دهنم و گرفتن و بعد سیاهی
کوک ویو
بعد اینکه ا.ت رفت رفتم کلاب
@ببین کی اینجاست
#به آقای جئون
-سلام چطورید
#زنت کجاست
-قضیه رو تعریف می‌کنه
#مگه نمیدونی
-چیو
@یون وو سادیسم داره اونروز شنیدیم که ا.ت رو تهدید کرده اگه نبوستش بلایی سر تو میاره
-چیییییییی؟
#زنگ بزن درستش کن
-اما خیلی وقته با هم...
#اون زن فهمیده ایه مطمعنم درک میکنه
-باشه پس...
زنگ زدم که یه مرده برداشت
/بله؟

ادامه دارد...