< مغرور فداکار >

< مغرور فداکار >
(پارت ۴)
ویو سورا **
چن روزی بود ها ایل حالش خوب نبود و زیاد حرف نمیزد خیلی نگرانش بودم چیزی نمیگفت دیگ نتونستم اینطوری ببینمش پس رفتم
پیشش (علامت سو را ٫ )
٫اهای... خانم بی محل بیا اینجا ببینم
-بله چیزی شده؟
٫خودت چی فکر میکنی؟ واقعا فکر میکنی ولت میکنم ب حال خودت؟

-ببین سو را میدونم ب فکرمی ولی واقعا حالم خوبه فقط یکم خستم

٫نخیر این دلیل نمیشه دوست ب این کیوتی داری چطور میتونی ناراحتش کنی ها؟باید بیای بریم بار. اگه بگی نه دیگ تمام نه من ن تو..

- (خیلی ب خاطر من ناراحت بود بیشتر از این نمیتونستم ناراحتش کنم) باشه پس

٫ هورااااا ادرسو و ساعت رو برات میفرستم..
خوشگل کنیا وگرنه منو با چشم گریون میبینی
-( سو را خیلی احساسیه دوست ندارم ناراحت بشه) چشم خانم

٫افرین ...

ویو ها ایل **

رفتم خونه دوش گرفتم غذا خوردم و ی اهنگ گذاشتم حالم بهتر شه...

یکم بیحوصله شده بودم پس سعی کردم برگردم ب حالت اول

..ب خودم رسیدم ی ارایش ملایم و ی لباس خوشگل پوشیدم ب ادرسی ک سو را داده بود رفتم....

ویو کوک **
(+ تهیونگ بریم اماده شیم

*میخوای بری؟

(+ خودت میدونی دلم نمیخواد بابام رو ناراحت کنم

*اهوم باشه

رفتم ی دوش ۳۰ مینی گرفتم و کت و شلوار مشکی رو پوشیدم و عطر تلخمو زدم...

ویو تهیونگ**

کوک خیلی پدرشو دوست داره چون مادرشو تو بچگی از دست داد به پدرش وابسته شده..

رفتم خوشتیپ کردم ک بریم بار
میدونم خوشتیپ تر از من نیس...

کوک از بار خوشش نمیاد ب قول خودش دخترای ج*نده اونجا پلاسن...

رفتم طبقه پایین ک بریم اما یه دفعه...

#سناریو #جین #شوگا #جیمین #نامجون #وی #کوک #جیهوپ #بی_تی_اس#ارمی #کیپاپ #کیپاپر #کره #رمان

#South_Korea #Army #Love
#Taehyung #Jin #JHop #Jimin #Kook #Namjoon #Shuga #BTS #Kpop #clip #music_video #music #life #hope #peace #humor