ᵗʰᵉ ᵐᵒᵒⁿ ⁱˢ ʳᵉᵈ

ᵗʰᵉ ᵐᵒᵒⁿ ⁱˢ ʳᵉᵈ
ᵖ3
صبح بلند شدی و رفتی لباستو پوشیدی موهاتو درست کردی یه میکاپ ساده مردی و به سمت اشپزخونه رفتی فکر میکردی باید خودت صبحانه رو درست کنی ولی مثل اینکه از قبل چیده شده بود
نشستی و خوردی و رفتی دم در و یادت اومد گوسیتو نبردی واسه ی همین دوباره سری به بالا زدی و گوشیتو برداشتی و سوار ماشین شدی و حرکت کردی رفتی مدرسه با رفتنت اونجا‌ با ماشین شخصی و راننده همه رو متعجب کردی همه دربارت حرف میزدن
بقیه. وای با رانندش اومده؟دانش اموز جدیده!خیلی خوشگله!
ی دختری. عیش چقد عشوه میاد عقده ای الان حساب کار دستش میاد
یه دختری اومد سمتت و صاف زد تو گوشت!!
ویو ا.ت
یه دختره عشوه ای اومد‌سمتم محلش ندادم و اومد جلوم نگاه سردی بهش انداختم و یهو دستشو برد بالا و زد ت گوشم!
هاه ایکبیری هر.زه
دختره. اسم لیاس یادت باشه ت این مدرسه من خوشگل ترین و پولدار ترینم پس دیگ حق نداری اینقد مغرور اینجا راه بری جوری ک انگار زمین به پات لرزیده!
خواست بره... ولی برگشت
لیا. در ضمن کمتر به خودت برس دوس ندارم یه میمون جلوه توجه کنه توی مدرس...
+این طرز خوش امد گوییتونه؟ت این مدرسه!؟چقدر تمسخر امیز!
+ت پولدار ترینی؟هه تا به حال از کشور‌خارج شدی؟
لیا. یعنی چی؟حرفم میزنی؟فکر کردم لالی(خنده)
لیا. معلومه به فرانسه ایتالیا...
+اونجا زندگی کردی؟یا فقط مثل مردم عادی با پول کم و بی ارزشت رفتی ت ی هنل درغوداغون تا فقط یه عکس بگیری و ب بقیه پز بدی؟!مثل لباسای فیکت؟
لیا. هیی هر.زه مراقب حرفات باشااا لباسام فیک نیستنننن
+اگ راس میگی رسید خریدشو بهم بده تا باور کنم پولدار ترین...
لیا. .....
+چیشد ساکت شدی؟!
دستتو بردی بالا تا بزنی تو گوشش که جمع شد تو خودش اروم ولی محکم زدی رو موهاشو کشوندیش انور
+از سر راهم برو کنار