وقتی بازیت داد ولی تو هم دست کمی از اون نداشتی...
وقتی بازیت داد ولی تو هم دست کمی از اون نداشتی...
پارت سوم
_______
صدایی از اتاق جیهوپ شنیدم ...رفتم سمت اتاق داشتند حرف میزدن
کوک: هوپی هیونگا ...ماه دیگه جرعت تمام میشه هاا
_خب؟!
جین: خب؟!...دیگه میتونی ا.ت رو ول کنی از دستش خلاص بشی
رفتم پایین تو آشپزخونه و با چیدن ظرف رو میز خودم رو سرگرم کردم
یعنی از اول دروغ بود ؟!...دوسال من رو داشت بازی میداد ؟! ...دو سال الکی بهم میگفت دوست دارم ؟!...دو سال ...
تو افکار خودم بودم که در باز شد و تهیونگ اومد داخل
+عع ...بیرون رفته بودی ؟!
#اره ...جیهوپ گفت برم نوشابه بخرم نداشتید
+آها ممنون
#پسرا کجان ا.ت ؟!
+تو اتاق جیهوپ دارن حرف میزنن
#اها...چیزی شده ؟!
+نه
#ا.ت ...چیزی شده؟! بهم بگو ...میتونی بهم اعتماد کنی
+به کسی هیچی نمیگی ؟!
#نه عزیزم بگو
+جیهوپ ...جیهوپ این همه مدت ...داشت بازیم میداد ؟!
#چ،چی؟! خب ...
+لازم نیست دروغ بگی ...همه رو شنیدم ...فقط لطفاً چیزی نگو تا خودشون بگن
#باشه ...ا.ت بیا امروز بریم بیرون ...حرف هامون رو بهم میگیم
+باشه فقط...
هنوز حرفش تمام نشده بود که پسرا اومدن بیرون
_چیکار میکنید ؟!
+هیچی تهیونگ هیونگ داشت بهم کمکم میکرد ظرف بزاریم
_اها
پرش زمانی به بعد از ظهر
#خب ؟!
+خب ...تو اول تعریف کن
#بیا بریم یه کافه اول
+تهیونگ ...به خدا دروغ بگی من می‌دونم و تو
#نه نه راست میگم
تو یه کافه نشستند
+خب منتظرم
#دو سال پیش ...تو بار با پسرا نشسته بودیم ...همون شبی که تو با بکهیون تو بار بودی ...یک سال از دوستیمون با هم گذاشته بود و به ما اعتماد. کرده بودی ولی...همه پسرا مست بودن تنها کسی که مست نبود من بودم ...بعد از بازی جرعت و حقیقت به جیهوپ جرعت افتاده بود و پسرا گفتن. با تو قراره بزاره و بعد از دو سال ولت کنه ...جیهوپ قبول کرد و ...ا.ت خیلی سعی کردم از این کار برشون گردونم ولی نشد ...قبول نمی‌کردند
+ولی باید یادشون میرفت ...مگه مست نبودن ؟!
#چرا ولی خب ...از اون صحنه فیلم گرفتن ...برای جیهوپ این کار ها خیلی راحت بود (فیکه هااا) همیشه همین کار رو انجام میداد انگار ...انگار براش لذت داشت این که همه رو عاشق خودش کنه و بعد ولش کنه ....من متاسفم ...نباید میزاشتم این اتفاق بیافته ولی نشد
+عیب نداره...کاری میکنم پشیمون بشه
#حالا تو ...چیکاره ای ؟! انتقامت چجوریه ؟!
+من ؟!...من یه افسر....
نظر یادت نره رفیق !!
#bts#army#fake#BTS#ARMY#BANGTAN#J_HOOPE
پارت سوم
_______
صدایی از اتاق جیهوپ شنیدم ...رفتم سمت اتاق داشتند حرف میزدن
کوک: هوپی هیونگا ...ماه دیگه جرعت تمام میشه هاا
_خب؟!
جین: خب؟!...دیگه میتونی ا.ت رو ول کنی از دستش خلاص بشی
رفتم پایین تو آشپزخونه و با چیدن ظرف رو میز خودم رو سرگرم کردم
یعنی از اول دروغ بود ؟!...دوسال من رو داشت بازی میداد ؟! ...دو سال الکی بهم میگفت دوست دارم ؟!...دو سال ...
تو افکار خودم بودم که در باز شد و تهیونگ اومد داخل
+عع ...بیرون رفته بودی ؟!
#اره ...جیهوپ گفت برم نوشابه بخرم نداشتید
+آها ممنون
#پسرا کجان ا.ت ؟!
+تو اتاق جیهوپ دارن حرف میزنن
#اها...چیزی شده ؟!
+نه
#ا.ت ...چیزی شده؟! بهم بگو ...میتونی بهم اعتماد کنی
+به کسی هیچی نمیگی ؟!
#نه عزیزم بگو
+جیهوپ ...جیهوپ این همه مدت ...داشت بازیم میداد ؟!
#چ،چی؟! خب ...
+لازم نیست دروغ بگی ...همه رو شنیدم ...فقط لطفاً چیزی نگو تا خودشون بگن
#باشه ...ا.ت بیا امروز بریم بیرون ...حرف هامون رو بهم میگیم
+باشه فقط...
هنوز حرفش تمام نشده بود که پسرا اومدن بیرون
_چیکار میکنید ؟!
+هیچی تهیونگ هیونگ داشت بهم کمکم میکرد ظرف بزاریم
_اها
پرش زمانی به بعد از ظهر
#خب ؟!
+خب ...تو اول تعریف کن
#بیا بریم یه کافه اول
+تهیونگ ...به خدا دروغ بگی من می‌دونم و تو
#نه نه راست میگم
تو یه کافه نشستند
+خب منتظرم
#دو سال پیش ...تو بار با پسرا نشسته بودیم ...همون شبی که تو با بکهیون تو بار بودی ...یک سال از دوستیمون با هم گذاشته بود و به ما اعتماد. کرده بودی ولی...همه پسرا مست بودن تنها کسی که مست نبود من بودم ...بعد از بازی جرعت و حقیقت به جیهوپ جرعت افتاده بود و پسرا گفتن. با تو قراره بزاره و بعد از دو سال ولت کنه ...جیهوپ قبول کرد و ...ا.ت خیلی سعی کردم از این کار برشون گردونم ولی نشد ...قبول نمی‌کردند
+ولی باید یادشون میرفت ...مگه مست نبودن ؟!
#چرا ولی خب ...از اون صحنه فیلم گرفتن ...برای جیهوپ این کار ها خیلی راحت بود (فیکه هااا) همیشه همین کار رو انجام میداد انگار ...انگار براش لذت داشت این که همه رو عاشق خودش کنه و بعد ولش کنه ....من متاسفم ...نباید میزاشتم این اتفاق بیافته ولی نشد
+عیب نداره...کاری میکنم پشیمون بشه
#حالا تو ...چیکاره ای ؟! انتقامت چجوریه ؟!
+من ؟!...من یه افسر....
نظر یادت نره رفیق !!
#bts#army#fake#BTS#ARMY#BANGTAN#J_HOOPE
۴.۰k
۲۸ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.