Part

Part²¹
دختر خونده مستر لی
.
.
توی بار با کوک و بقیه مواجه شدم حتی شوکا هم اونجا بود به نگا به کوک و دختر کنا‌ریش انداختم دختره خیلی حروم بود و کوکم یه سیگار دستش بود و قیافش شبیه کسایی بود که نه می‌خورن نه می‌خوابن زیر چشمش گود افتاده بود و سیاه شده بود(اوخی چقدر زجر کشیده بچممم) همینطور نگاش می‌کردم که برگشت با دیدن من سیگار از دستش افتاد و از جاش بلند شد منم خودمو زدم به کوچه علی کج که من اصلا نمی‌شناسمو اینا که مایکل یه نگا به منظره انداخت بعد دستمو گرفت کوکم کار ش می‌زدی خونش در نمیومد
.
+ ولش کن حروم زاده(عصبی)
% نکنم چی می‌شه تو که با لیدی جدیدت خوشی اینو بدش به من(پوزخند فرا رو اعصاب)
+ میکشمت عوضی
% عه جدی؟!
کوک اومد جلو که مایکل صورت منو گرفت و بوسید و ازم جدا شد منم خیلی عصبی شدم اما برو خودم نیاوردم
% میدونستی لبای لیدی صابقت خیلی سوییته؟
+ الان چه گ‌ه‌ی خوردی عوضیییی؟
%(بدون توجه به کوک و زل زدن تو چشمای ا.ت بدبخت) چشمای به این خماری رو چطوری رها کردی؟
+ خفه شوووو(اسلحشو در میاره می‌گیره سمتش)
% عا عا!!! این خانم کوچولو هنوز دست منه
جیمین: کوک بیا بشین
+ دخالت نکن هیونگ
% بزار ببینم بعد از دیدنت با اون دختر بازم بهت اعتماد می‌کنه ا.ت خودت انتخاب کن
.
ر‌ی‌دم تو این زندگی که من دارم الان دقیقا باید بین بد و بدتر یکی رو انتخاب کنم اما گزینه بدترین هم وجود داره خودمو بکشم راحت شم؟
خب باید تصمیم سخت باشه ولی مردن راحت تره دویدم سمت کوک و اسلحشو گرفتمو گذاشتم تو مخم که یهو دیدم مایکل رفت و من موندمو کوک خب
+ ا...ا...ا.ت صب کن تو این کارو نمی‌کنی نه نمی‌کنی
_ چرا می‌کنم.... البته اگه توضیح ندی این دختر کیه؟
.
.
.
خب لاوم فعلا
لایک فراموش نشه
15 تا باشه مرسی