بلک روز

بلک روز

پارت ۱۰


×دوشز کارها تموم شدن
+عالی فقط اون منشی چی شد
×من نمیدونم به ملیسا سپردم
+باش هرچی گفت بهم بگو

فلش بک به خونه

+من اومدم (خب به من چه به ما چه)
پ. ه سلام (استرس)
م.ه سلام(ناراحت)
+اتفاقی افتاده (سرد)
جیک: سلام (پوزخند) الان مثلا چرا پوزخند میزنی مردیکه یابو

+شما

جیک: میفهمی
+من میرم اتاقم لباس عوض کنم
ویو هلن

ای ریدم تو این شانس باید به دنترا زنگ بزنم بعدشم به نامجون (هم لباس عوض میکنه هم زنگ میزن ه)
×بله
+اینجاست
×اوکی الان میریم مخفیگاه


زنگ زد به نامی
+سلام
-سلام
+اینجاست
-حله ترسیدی
+نه
-هوم خدافط (پوزخند صدا دار)

ویو خودم
هلن رفت پایین و نشست پیش دختر خالش

+این کی
د. ه نمیدونم
+حالا
د. ه چی
+هیچی

جیک: اقای پ. ه (کمبود اسم) ادم ها و نگهبانات بیشتر کن (پوزخند به هلن)
+چرا
جیک: بماند
+بابا تو که نمیخوای به حرف این گوش بدی (عصبی و کمی بلند)
پ. ه کافی
+من میرم اتاقم و میام
ویو خودم
هلن رفت اتاق و بعد به ایزابل زنگ زد و گفت که
+نفوذی داریم
×چی کی
+نمیدونم (عصبی) افراد زیاد کن اون مرده که انگار اسمش نمیدونم چی به پدرم گفت که ادمارو زیاد کنه
×نه نه امکان نداره

فلش بک به موقعی که تو شرکت بودند
ویو منشی
چند دقیقه پیش جوکر اومد تو شرکت یهتر به رئیس خبر بدم
مکالمشون
م: رئیس همین چند دقیقه پیش جوکر اومد فکر کنم نقشه دارن
جیک: هوم کهم نیست از قبل حدس زده بودم (آفرین بهت جایزه بدیم)
پایان فلش بک

×منشی بود
+پس منشی جاسوس بود میدونستم یه ریگی تو کفشش بود افراد زیاد کن
×همه افرادجز اونای که خودت گفتی رفتن
+نمیدونم هرکاری لازم انجام بده حتی شده به جوکرم زنگ بزن (عصبی)
×باشه تا یک ساعت دیگه اونجاییم
+باش زود بیاید اوضاع خطری

شرایط 9لایک
10کامنت