پارتسیچهار غریبهآشنا

#پارت_سی_چهار #غریبه_آشنا
ئونسو
امروز روزیه ک باید برای مصاحبه به کمپانی برم...میدونم قراره من انتخاب بشم ولی بازم استرس دارمم...واییییی خیلییی خوشحالمممم....هعععععع برممم با اکسووو زندگییی کنممممم.....وااااییییییییی....دیگه اونجا بکهیون هم همیشه هست....یه جیغ یواش زدمم...رفتم یه موزیک شاد هم پلی کردم صداشم تا آخررر بلند کردم...
+خخب خببب خببببب حالا چی بپوشمممم...

در کمدمو باز کردم...آممممممم....یه تیشرت ساده با شلوار پارچه ای...نههههه اه زشتههه
آممم یه پراهن آستین بلند مردونه با دامن و کروات...نچ اینم نمیخوام...هععع تیشرت زردددد با شلوارررر جیننن ک بکهیون دوست دارههه...ولی الان میگن اینو پوشید ک انتخاب بشه....اهه حالاچی بپوشمممم...همه لباسامو یکی یکی پوشیدم هیچ کدومو دوست نداشتم...همینجوری در گیر بودم با خودم ک یکی در رو باز کرد اومد داخل.....هعععع خاک توسرمممم بکهیونه
+تو اینجاااا چیکار میکنییی
-ئونسو تو داری چیکار میکنیی،انگار بمب ترکوندن تو اتاقتت

با حالت ناله گفتم:بکهیونننن لباس ندارممممم بپوشمممممم
-پس اینا چینن کل اتاق پر از لباسه
+دوسشون ندارم
-یه چیز معمولی هم خوبه بپوشی فعلا ک مصاحبه قراره کنیم
+ببکهییونننن نهههههه من اولیننن باره میخوام اکسووو رو ببینممم یعنی همشون رو یه جاااا باهمممم ببینم نمیشه زشت باشم تازههه من مشاورم مثلااا باید یه جوری باشم ک ازم حساب ببرن،حتی اگه مشاور الکی باشممم
-خب یعنی از این همه لباس یکی رو نمیتونی انتخاب کنی
+نه،حالا چیکار کنممم

کاری از نویسنده گروه:@forough_wolf #exo #exo_my_planet #Gharibeh_ashena