اوک ایششش

اوک ایششش
ا/ت قرار نیست برگردن ؟
کوک نه هیچ وقت
ا/ت باید اینجا رو مثل اولش کنیم.
جیمین خب دیگه من برم مرسی خوش گذشت
ا/ت کجا به سلامتی؟
جیمین برم به پلیس بگم
ا/ت نه خبر عزیزم شما میمونی یعنی در خدمت همتون هستم
کوک برای اولین بار یه حرف حق زد.
ا/ت راست میگی کوک ؟؟؟؟
جیمین چیکار باید بکنیم ا/ت
کوک چرا از اون می‌پرسی خونه ی منه که...:/
ا/ت خب بهتره با ریچارد شیشه ها رو درست کنی جیمین
جیمین باشه
ا/ت تقریبا نصف وسیله هان شکسته بیا بریم خونه ی ما وسیله بیاریم
کوک هاااا نیازی نیست
ا/ت کلید ماشین رو میزه (:
کوک اااا باشعهه
جین مطمئنی داری کار درستی می‌کنی ا/ت؟
ا/ت چطور؟
جین تو کوک برید بیرون ما اینجا رو جمع کنیم
ا/ت نمیریم مهمونی که وسیله میاریمممممممم
جین باشه شما راست میگید.
ا/ت کوک بیا بریم دیگه
کوک اومدم بابا
(از زبون ا/ت)
با کوک تو ماشین بودم که یهو کوک پرسید
کوک ا/ت اگه یکی یه روز یه دروغ بگه واکنشت چیه؟
ا/ت بستگی داره خب اون فرد برام مهم باشه چطور؟
کوک هیچی همینجوری
ا/ت باشه
کوک راستی چجوری با ریچارد اشنا شدی؟
ا/ت خب یه روز که میرفتم دانشگاه دیر بیدار شدم و پشت فرمون موهام رو درست میکردم زدم به یه ماشین طرف همین ریچارد بود دید دیرم شده چیزی نگفت و بهش شماره ام رو دادم تا بعدا باهاش حساب کنم بعدش اینجوری باهاش دوست شدم
کوک چه مسخره
ا/ت چی؟
کوک گفتم چه تاثیر گذار
ا/ت اره امم
کوک کلید خونه هم راهته ؟؟
ا/ت اره همینجا بود. وایسا، بیا
کوک مرسی
ا/ت برقا چرا خاموشه ؟
کوک کار نمیکنه
ا/ت اره انگار خراب شده
کوک صبر کن فلش گوشی رو روشن کنم
ا/ت اینجوری نمیشه که
همین جا وایسا برم وسیله ها رو بیارم
کوک مگه تو دید در شب داری اخع چجوری میخوای ببینی ؟
ا/ت چقدر حرف میزنی ؛ گوشی من دست توعه
کوک اره
ا/ت بده
کوک چیو
ا/ت گوشیم رو دیگه
کوک اها بیا
ا/ت اینا رو بگیر
کوک یه کیسه بیار خب اینا رو چجوری بگیرم
ا/ت اها راست میگی وایسا اینا رو بزار زمین بیا
کوک می‌ترسی ؟
ا/ت نه از چی بترسم
کوک نمیدونم مثلا.....
ا/ت خفه شو من از هیچی نمی‌ترسم
کوک پخخ
ا/ت ایییییی پسره ی خنگگگگ چرا همچین میکنی
کوک گفتی نمی‌ترسم که
ا/ت دلیل نمیشه که نباید بترسم
کوک باشه ولی احساس نمیکنی باید پارت رو برداری له شدم
ا/ت اااا باشه
کوک وایسا ببینم انگار یادم رفته بود من یه سلبریتی مشهورم
ا/ت وات؟
کوک شما به چه جراعت با من اینجوری حرف میزنی ؟
ا/ت چی مصرف می‌کنی گلم
کوک ببین از تو یه خیابون رد میشم از ۱۰ تا دختر ۱۰ تاش عاشق منه
ا/ت خب که چی مثلا؟
کوک خوش شانسی که اومدم تو خونت و پیش من زندگی می‌کنی
ا/ت واییی واقعا ممنون ریس بزرگ میخوای ستایش هم بکنم شمارو چیه میخوای برم شیرینی بدمممم شیطونه میگه بزنی تو سرش
کوک ای بابا تمام جذبه ام به چخ رفت
ا/ت وایییی اره ادم عاشقت میشه
وای خدا بردار اینا رو الان دیر میشه
کوک اوه اره
پرش زمانی
کوک و ا/ت رفتن خونه بچها شیشه و خونه رو جمع کرده بودن و ا/ت وسیله ها رو چیدن این دومین باری بود که خونه ی ا/ت خالی میشد
کوک از خستگی رو مبل خوابش برده بود
ا/ت اوخی انگار راست میگن که شبیه خرگوش اره واقعا شبیهش بوی عطرش چقدر خوبه (ا/ت سرش رو برد نزدیک تر تا عطر کوک رو بو کنه)
کوک داری چیکار میکنی؟
ا/ت یاااااااا اچییییی هاااا به خدا فقط عطرت رو بو کردم انگار اشتا بود همین
ا/ت الووووووو کوککک؟؟ می‌شنوی
کوک هاااا چیه ؟
ا/ت هیچی من دیگه برم بالا
کوک ا/ت
ا/ت هوم؟
کوک میشه فراموشش کنی؟
ا/ت چی رو؟
کوک اومد جلو و ا/ت رو بوسید........


















.
در خماریییی🤣🤣🤣🤣🤣پارت بعدی ماه بعد🤣😂💔