من، خوابم میاد ول کن
من، خوابم میاد ول کن
دیا، من و ول کن
من، دلت رو فشار میدم ها بخواب
دیا، بده خوب خوابم نمیاد
من، الان که دلت رو فشار دادم حالیت میشه
دیا، فشار بده
من، دلش رو محکم فشار دادم که دیدم گریش گرفت
دیا، آخ .. با گریه ..
دیا، خیلی بدی ای .. با گریه..
من، خود خواستی
دیا، با دستم زدم به بازوش من، خوب حالا گریه بکن
دیا، ای کاش جای من بودی میفهمیدی من چی میکشم الان محکم فشار دادی انگار چاقو کردن تو دلم .. با گریه ..
من، خوبه که من جای تو نیستم
من ، صدای گریش بلند تر شد دستم رو دوباره رو دلش کشیدم که با همون حالت گریه آخی گفت
دیا، آخ آی آی آی
من، عجب گیری کردم بیا پایین بهت مسکن بدم
دیا، برای چی این کارو کردی که الان بگی عجب گیری کردیم بعدشم نمیتونم بلند شب بیار بالا
من، دوست داشتم چون بدنت خیلی خوب بود
دیا، خیلی بی حیایی
من، بغلش کردم و بردش پایین بیا بخور تایکم بهترشی
دیا،مرسی
من، نشستم فیلم ترسناک گذاشتم و برق هارو خاموش کردم فیلم شروع شد
دیا، یه زنه صورتش خونی بود یهو آمد تو صفحه تلویزیون جیغ زدم
من، دیانا جیغ زد که دستم رو دور کمرش حلقه کردم و به خودم نزدیکش کردم که چشاش رو گذاشت رو شونم کلان گرفتمش تو بغلم یعنی ب.ا.س.ن.ش روی باهام بود
دیا، بغلم کرد من سرم رو روی شونش گذاشتم
من ،دیانا
دیانا، بله
من، یه چیزی میخواستم بهت بگم
دیا، چه چیزی
من، ببین بزار همچیو روک بهت بگم من خیلی دوست دارم
دیا، هان
من، خیلی دوست دارم
دیا، راستش منم خیلی دوست دارم
دیا، ولی فکر میکردم که بهت بگم تنبیهم کنی و بزنیم
من، من از اون اولین روز که دیدمت عاشقت شدم
دیا، بی اختیار لب رفت رو لبش آروم شروع کردم به خوردن لباش
من، لباش اومد رو لبم خیلی آروم می‌خورد که من محکم شروع کردم به خوردن
دیا، ۳۰ مین فقط لبای هم رو خوردیم
من، احساس کردم دیانا لباش آروم شده چشمام رو باز کردم دیدم چشاش بستس لبم رو از رو لباش برداشتم که چشاش رو باز کرد
دیا، چشام رو باز کردم و سرم رو گذاشتم رو شونش و لبم روی گردنش بود و آروم گردنش رو می خوردن
من، دیانا داشت گردنم رو می خورد این کارش خیلی ت.ح.ر.ی.ک.م می‌کرد دیگه نتونستم طاقت بیارم انداختمش رو مبل و محکم گردنش رو خورد
دیا، ارسلان انداختم رو مبل و محکم گردنم رو خورد دستم رو روی موهاش گذاشتم و ناز کردم
دیا، که یهو گاز آخ ارسلان آروم تر
من، آخه خیلی خوش مزه است نمیتون آروم بخورن
دیا، اِ بی ادب
من، دیانا یچی میخوام
دیا، من و ول کن
من، دلت رو فشار میدم ها بخواب
دیا، بده خوب خوابم نمیاد
من، الان که دلت رو فشار دادم حالیت میشه
دیا، فشار بده
من، دلش رو محکم فشار دادم که دیدم گریش گرفت
دیا، آخ .. با گریه ..
دیا، خیلی بدی ای .. با گریه..
من، خود خواستی
دیا، با دستم زدم به بازوش من، خوب حالا گریه بکن
دیا، ای کاش جای من بودی میفهمیدی من چی میکشم الان محکم فشار دادی انگار چاقو کردن تو دلم .. با گریه ..
من، خوبه که من جای تو نیستم
من ، صدای گریش بلند تر شد دستم رو دوباره رو دلش کشیدم که با همون حالت گریه آخی گفت
دیا، آخ آی آی آی
من، عجب گیری کردم بیا پایین بهت مسکن بدم
دیا، برای چی این کارو کردی که الان بگی عجب گیری کردیم بعدشم نمیتونم بلند شب بیار بالا
من، دوست داشتم چون بدنت خیلی خوب بود
دیا، خیلی بی حیایی
من، بغلش کردم و بردش پایین بیا بخور تایکم بهترشی
دیا،مرسی
من، نشستم فیلم ترسناک گذاشتم و برق هارو خاموش کردم فیلم شروع شد
دیا، یه زنه صورتش خونی بود یهو آمد تو صفحه تلویزیون جیغ زدم
من، دیانا جیغ زد که دستم رو دور کمرش حلقه کردم و به خودم نزدیکش کردم که چشاش رو گذاشت رو شونم کلان گرفتمش تو بغلم یعنی ب.ا.س.ن.ش روی باهام بود
دیا، بغلم کرد من سرم رو روی شونش گذاشتم
من ،دیانا
دیانا، بله
من، یه چیزی میخواستم بهت بگم
دیا، چه چیزی
من، ببین بزار همچیو روک بهت بگم من خیلی دوست دارم
دیا، هان
من، خیلی دوست دارم
دیا، راستش منم خیلی دوست دارم
دیا، ولی فکر میکردم که بهت بگم تنبیهم کنی و بزنیم
من، من از اون اولین روز که دیدمت عاشقت شدم
دیا، بی اختیار لب رفت رو لبش آروم شروع کردم به خوردن لباش
من، لباش اومد رو لبم خیلی آروم می‌خورد که من محکم شروع کردم به خوردن
دیا، ۳۰ مین فقط لبای هم رو خوردیم
من، احساس کردم دیانا لباش آروم شده چشمام رو باز کردم دیدم چشاش بستس لبم رو از رو لباش برداشتم که چشاش رو باز کرد
دیا، چشام رو باز کردم و سرم رو گذاشتم رو شونش و لبم روی گردنش بود و آروم گردنش رو می خوردن
من، دیانا داشت گردنم رو می خورد این کارش خیلی ت.ح.ر.ی.ک.م می‌کرد دیگه نتونستم طاقت بیارم انداختمش رو مبل و محکم گردنش رو خورد
دیا، ارسلان انداختم رو مبل و محکم گردنم رو خورد دستم رو روی موهاش گذاشتم و ناز کردم
دیا، که یهو گاز آخ ارسلان آروم تر
من، آخه خیلی خوش مزه است نمیتون آروم بخورن
دیا، اِ بی ادب
من، دیانا یچی میخوام
۴.۹k
۰۲ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.