سناریو

«سناریو»
«درخواستی»
«وقتی یونتان لب ا.ت رو میلیسه..

نامجون:(در حال کتاب خوندن) اعهه یونتان ا.ت صاحب داره اونم منم.... ا.ت فقط ماله منههه

جین: هوی اون ماله ورلد واید هندسامههه.. دست به زنم نزنننن

جیهوپ: یونتان برو اون طرف... میدونم تو هم عاشق لبای ا.ت شدی ولی اونا فقط ماله منن
ا.ت: یااااا

شوگا: یونتان نکنننن من خوابم داره من میخام بخوابم.... الان زنگ میزنم به تهیونگ..... تهیونگکگ بیا بچه تو جمع کن زن منو داره میبوسهههه..

جیمین: یااا یونتان این موچی فقط ماله منه.. میدونم لباش خیلی خوشمزش که تو هم هوس کردی ولی اونا فقط ماله منن..
ا.ت: یااا نگو..
جیمین: دارم حقیقتو میگم خو..

تهیونگ: یااا یونتان... تنبیه میشی... توی چند ساعت بهت هیچ غذایی نمیدم
یونتان: هاپ هاپ(😂😂😐همون صدای سگ)
ا.ت: یا بچه گناه داره
تهیونگ: من گناه ندارم ها(کیوت)

جونگکوک: یاااا تهیونگ. کدوم گوری هستی بیا یونتان رو جمع کن زن منو ازم گرفتهههه.... ببین یونتان به همین شیرموز هام قسم اگه یه بار دیگه ا.ت رو ببوسی خودم میدونم و. تو(بچم خشنه😐😂)

نظرتون چیع.؟