عاشق یه مافیا شدم(part last)

عاشق یه مافیا شدم(part last)

*ا/ت ویو
رفتیم توی حموم کوک نشست و منو گذاشت توی وان
من سرمو تکیه دادم به سینش
دستشو برد زیر دلم و ماساژ میداد
+ا/ت خیلی خوشحالم که وارد زندگیم شدی
_منم همینطور
+همه ی دشمنامون رفتن الان دیگه توی ارامش باهم زندگی میکنیم
_اره بلاخره(خنده)
+از الان به بعد نمیذارم اب تو دلت تکون بخوره
_مرسی عشقم که این زندگیو قشنگو بهم دادی
+منم ازت ممنونم که به دنیا اومدی
_(خنده)
حموممون تموم شد و رفتیم بیرون و لباسامونو پوشیدیم و رفتیم که صبحانه بخوریم
_کوک میگم امروز بریم بیرون
+حالت خوبه؟اگه خوبه که بریم
_اره دلم درد نمیکنه
+باشه پس کجا بریم
_ام بریم شهربازی
+هرچی تو بگی
_مسییی
+اه ا/ت
_چیشد؟
+انقدر کیوت نشو ممکنه دوباره همینجا به فا.کت بدم
_حیح(خجالت)
+بیبی خجالتی من
_بانیه وحشی من
+بانیه وحشی جالبه
_بیبی خجالتی جالبه
+(خنده)مسخره
همینجور باهم حرف میزدیمو میخندیدیم که یکی در زد
+خدمتکارا درو باز کنید
"چشم
خدمتکارا درو باز کردن و کسی وارد شد که اصلا انتظار اومدنشو نداشتیم
_این این امکان نداره
+تو چجوری اخه مگه میشه
[پایان فصل ۱]