part۶

part۶
تهیونگ: ات قشنگم
ات: برو پیش همون دوست دخترای قبلی خودت
تهیونگ: میشه منو ببخشی؟!
ات: چجوری تورو ببخشم؟!
ات: حتی نذاشتی توضیح بدم بت خیانت نکردم
تهیونگ: هرچی میگی بگو الان میشنوم
ات: اونی ک من بغلش کردم داداشم بود ک ط فکر کردی من دارم بت خیانت میکنم
تهیونگ: و....واقعن؟!
تهیونگ: ببخشید واقعن ببخشید
تهیونگ: نمیدونستم
تهیونگ: واقعن ببخشید
تهیونگ: هرچقدر میخوای منو بزن بیا
ات: یااا تهیونگااا بس کن من بخشیدمت
ات: چرا باید بزنمت صورت خوشگلتو قرمز کنم
وقتی ات همینو تهیونگ لبشو بوسید و در حین همین کار دکتر اومد
دکتر: اوممم میخواستم بگم مرخصین
تهیونگ: باشه
وقتی دکتر رفت ادامه میدن
ات اومد خونه
تهیونگ: ات من میرم بیرون مواظب خودت باش بیبی
ات: باشه بیب
تهیونگ میره پیش یون بیول
تهیونگ: یااا کثافتتت ب چ جرعتی منو گول زدی کهه ات داره به من خیانت میکنهه؟!
یون بیول: هاا چیه حقیقت تلخه نهه؟!
یون بیول: اون زنیکه فقط پولاتو میخواد
تهیونگ: یاااا اون پسره داداش ات بود بعدشم درباره زن من خوب صحبت کن ما عاشق همیممم
یون بیول: چ...چی؟!
یون بیول: د...دیگه منو دوست نداری؟!
تهیونگ معلومه که نهه
یون بیول گریه میکنه
تهیونگ: انق گریه کن ک تا از هوش بری من ب چپمم نی
و تهیونگ میره
یون بیول باز میره پیش ات
یون بیول: یااا چرا شوهرمو ازم دزدیدییییی؟!
ات: یادت باشه بگی دوست پسر قبلیم
ات: بعدشم الان شوهر منه
ات: یا میرییی یا همینجا میزنمت(خب از اون جایی ک در جریان نبودین ووشو ات عالی بود)
یون بیول: بیا بزنن
ات: انق اونو میزنه بعدشم آب کتری رو میریزه روش

شرط: ۱۵۰ تا کامنت
دوستون دارم فرزندانم