پارت 5
پارت 5
مافیای بی چهره
ویو یونگی
که یهو صدا مین هیوک امد چه رود رسید با چی امده یعنی
هیوک: رئیـیس من امدم ( با ذوق)
یونگی: خب که چی
هیوک: خوشحال نیستید
یونگی: برا چی
هیوک: من من براتون کارهاتون رپ راه اندازی میکنم و این بار هم موفق شدم مثل همیشه بعد میگی خب که چی
یونگی: اها خی ممنون
هیوک: خواهش ( بی ذوق)
یونگی: اوو راستی شماره همین خانم مائـل رو داری.
هیوک: شماره منشی شو دارم خودش خوبه راضی شد باهاش قرار داد ببنیم
خیلی پرو و مغرور و سخت گیر بود ایششش
یونگی: جالبه، شماره منشی رو بده
هیوک: چشم
یونگی: اسم منشی
هیوک: کای
یونگی: ممنون اوو راستی امشب هم دعوتی واسه نوشیدنی
هیوک: باشه ( خوشحال)
هیوک رفت به کوک زنک زدم گفتم که نمیخواد دنبال شماره بگردی گیر اوردم و قطع کردن رفتم زنگ زدم به منشی خانم مائـل
مکالمه علامت یونگی (_) مائـل (+)
_ الو سلام اقای کای
+: بله بفرماید شما
_ شما دختر هستید با اقای کای کار داشتم
+: اقا کای الان بیمارستان هستن و. من مدیر شرکت BUS. هستم
_ اوو شما خانم مائـل هستید
+: بله نشناختم
_مدیر شرکت fsp هستم
+: اها بله شما میگم صداتون اشنا است برا چی به کار زنگ زدید
_ میخواستم با شما حرف بزنم که شما رو به مهمونی دعوت کنم
+: مهمونی کجا برگزار میشه
_ در کره برگزار میشه
+: اها ولی کره
_ خانم مائـل اما ولی اگه اینا رو نداریو فقط باید بیاید
+: اخه من میدونید چیه نمیتونم بیام دوست ندارم بیام اگه میشه دفعه بعد
_ خیر دفعه بعدی وجود ندارد شما هم میاید
میخواست حرف بزنه که قطع کردم چرا نمیخواد بساد مشکل چیه چی شده چرا یعنی مشکلی با کره داره اصلا به من چه باید بیاد کره به من هیچ ربطی نداره باید بساد دیگه و................. تو فکر بودم که یمی در زد امد داخل نگاه کردم دید که جین بود عهههههههه جین کی اند این رفتم بغلش کردم که به حرف در امدم
یونگی: کی امدی تو عوضـی
جین: تازه امدم بیشعور
و....... .................
مافیای بی چهره
ویو یونگی
که یهو صدا مین هیوک امد چه رود رسید با چی امده یعنی
هیوک: رئیـیس من امدم ( با ذوق)
یونگی: خب که چی
هیوک: خوشحال نیستید
یونگی: برا چی
هیوک: من من براتون کارهاتون رپ راه اندازی میکنم و این بار هم موفق شدم مثل همیشه بعد میگی خب که چی
یونگی: اها خی ممنون
هیوک: خواهش ( بی ذوق)
یونگی: اوو راستی شماره همین خانم مائـل رو داری.
هیوک: شماره منشی شو دارم خودش خوبه راضی شد باهاش قرار داد ببنیم
خیلی پرو و مغرور و سخت گیر بود ایششش
یونگی: جالبه، شماره منشی رو بده
هیوک: چشم
یونگی: اسم منشی
هیوک: کای
یونگی: ممنون اوو راستی امشب هم دعوتی واسه نوشیدنی
هیوک: باشه ( خوشحال)
هیوک رفت به کوک زنک زدم گفتم که نمیخواد دنبال شماره بگردی گیر اوردم و قطع کردن رفتم زنگ زدم به منشی خانم مائـل
مکالمه علامت یونگی (_) مائـل (+)
_ الو سلام اقای کای
+: بله بفرماید شما
_ شما دختر هستید با اقای کای کار داشتم
+: اقا کای الان بیمارستان هستن و. من مدیر شرکت BUS. هستم
_ اوو شما خانم مائـل هستید
+: بله نشناختم
_مدیر شرکت fsp هستم
+: اها بله شما میگم صداتون اشنا است برا چی به کار زنگ زدید
_ میخواستم با شما حرف بزنم که شما رو به مهمونی دعوت کنم
+: مهمونی کجا برگزار میشه
_ در کره برگزار میشه
+: اها ولی کره
_ خانم مائـل اما ولی اگه اینا رو نداریو فقط باید بیاید
+: اخه من میدونید چیه نمیتونم بیام دوست ندارم بیام اگه میشه دفعه بعد
_ خیر دفعه بعدی وجود ندارد شما هم میاید
میخواست حرف بزنه که قطع کردم چرا نمیخواد بساد مشکل چیه چی شده چرا یعنی مشکلی با کره داره اصلا به من چه باید بیاد کره به من هیچ ربطی نداره باید بساد دیگه و................. تو فکر بودم که یمی در زد امد داخل نگاه کردم دید که جین بود عهههههههه جین کی اند این رفتم بغلش کردم که به حرف در امدم
یونگی: کی امدی تو عوضـی
جین: تازه امدم بیشعور
و....... .................
۳.۱k
۲۹ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.