عشق ممنوعه فصل پارت
عشق ممنوعه فصل ۲ _ پارت ۱ ...
جیمین :
پول زیادی نداشتم و با یه اشتباه کوچیک از کارم اخراج شدم ولی بازم داشتم به زندگی ادامه میدادم بدهکارام همه جا دنبالم بودن و من حتی نمیتونستم یه نفس راحت بکشم تا آخر عمرم هم کار میکردم نمیتونستم اون پولو پس بدم !
رفتم تو سوپر مارکت یه نودل گرفتم و نشستم همونجا تا بخورم که تلویزیون اخبار رو پخش کرد ....
(اخبار)
بازسازی عمارت سوخته ایده جدید مدیر گردشگری برای افزایش توریست ...
جیمین : عمارت سوخته؟
ینی میخوای بگی از فاجعه ی ۳ سال پیش خبر نداری؟(اینو یکی که اونجا داشت اخبارو گوش میکرد بهش میگه)
جیمین : کدوم فاجعه؟
تقریبا همه ی مردم کره میدونن عمارت جئون یکی از افراد قوی و مهم کره ۳ سال پیش تو یه شب بارونی منفجر میشه و هرچیزی که اونجا بوده یا حتی چند کیلو متریش بوده نابود میشه و پلیسا گفتن به احتمال زیاد خود جئون و اون رفیقش کیم نمیدونم چی چی تو عمارت بودن و منفجر شدن.
جیمین : ینی مردن؟
اره ، بعضی تا میگن اون دوتا یه معشوقه داشتن که باهاشون زندگی میکرده ولی نه اسمی ازش اومده نه عکسی ، راستی تو چجوری خبر نداری؟ از غار اومدی مگه؟
جیمین : خب ...اممم من خارج از کشور بودم و تازه اومدم .( چرا باید همچین چیزی بگم ؟ )
آها هوا داره بارونی میشه من میرم از اشناییت خوش حال شدم .
....
جیمین : اخرای نودلم بود و گزارشگر اخبار رسما گوشمو سوراخ کرد انقدر درباره اون عمارت سوخته گفت خیلی دربارش کنجکاو شدم اون یارو کیا رو میگفت؟ جئون؟ کیم؟ معشوقه؟ اینا دیگه چین؟ اوف به من چه من اگه عقل داشتم وضغیتم این نبود که .
داشتم برمیگشتم خونه ، خونه هم نمیشه گفت اگه بگم لونه مرغ شبیه تره تا خونه رفتم تو کوچه که یکی با لگد برام کرد تو قسمت خاکی کوچه .
جیمین : هی ، چته روانی؟
- پیدات کردم از اولشم نباید بهت پول میدادم .
جیمین : لعنتی ! ببین من ... من یکم دیگه وقت میخوام
- اون پول اندازه ای نیست که تو بتونی با یکم وقت جورش کنی بچه.
جیمین : قول میدم ، فقط فقط یه ماه اگه بعدش ندادم هر بلایی خواستی سرم بیار .
- یه ماه دیگه برمیگردم هرجا هم بری پیدات میکنم وای به حالت اگه پولو برنگردونی .
جیمین : باید یه کار پیدا کنم که حقوقش زیاد باشه هیچی نباشه پای جونم وسطه.
رفتم خونه تا فردا که ببینم چه گلی میخوام به سرم بزنم .....
خب بچه ها پارت یک خیلی ساده بود و اینکه داستان یکم پیچیده و باحال تر شده ، به نظرتون راه جیمین و کوک و تهیونگ از هم جدا شده؟ یا هنوز همو پیدا نکردن؟ 🤔 اگه لایک کنی خوشحال میشم 😘
جیمین :
پول زیادی نداشتم و با یه اشتباه کوچیک از کارم اخراج شدم ولی بازم داشتم به زندگی ادامه میدادم بدهکارام همه جا دنبالم بودن و من حتی نمیتونستم یه نفس راحت بکشم تا آخر عمرم هم کار میکردم نمیتونستم اون پولو پس بدم !
رفتم تو سوپر مارکت یه نودل گرفتم و نشستم همونجا تا بخورم که تلویزیون اخبار رو پخش کرد ....
(اخبار)
بازسازی عمارت سوخته ایده جدید مدیر گردشگری برای افزایش توریست ...
جیمین : عمارت سوخته؟
ینی میخوای بگی از فاجعه ی ۳ سال پیش خبر نداری؟(اینو یکی که اونجا داشت اخبارو گوش میکرد بهش میگه)
جیمین : کدوم فاجعه؟
تقریبا همه ی مردم کره میدونن عمارت جئون یکی از افراد قوی و مهم کره ۳ سال پیش تو یه شب بارونی منفجر میشه و هرچیزی که اونجا بوده یا حتی چند کیلو متریش بوده نابود میشه و پلیسا گفتن به احتمال زیاد خود جئون و اون رفیقش کیم نمیدونم چی چی تو عمارت بودن و منفجر شدن.
جیمین : ینی مردن؟
اره ، بعضی تا میگن اون دوتا یه معشوقه داشتن که باهاشون زندگی میکرده ولی نه اسمی ازش اومده نه عکسی ، راستی تو چجوری خبر نداری؟ از غار اومدی مگه؟
جیمین : خب ...اممم من خارج از کشور بودم و تازه اومدم .( چرا باید همچین چیزی بگم ؟ )
آها هوا داره بارونی میشه من میرم از اشناییت خوش حال شدم .
....
جیمین : اخرای نودلم بود و گزارشگر اخبار رسما گوشمو سوراخ کرد انقدر درباره اون عمارت سوخته گفت خیلی دربارش کنجکاو شدم اون یارو کیا رو میگفت؟ جئون؟ کیم؟ معشوقه؟ اینا دیگه چین؟ اوف به من چه من اگه عقل داشتم وضغیتم این نبود که .
داشتم برمیگشتم خونه ، خونه هم نمیشه گفت اگه بگم لونه مرغ شبیه تره تا خونه رفتم تو کوچه که یکی با لگد برام کرد تو قسمت خاکی کوچه .
جیمین : هی ، چته روانی؟
- پیدات کردم از اولشم نباید بهت پول میدادم .
جیمین : لعنتی ! ببین من ... من یکم دیگه وقت میخوام
- اون پول اندازه ای نیست که تو بتونی با یکم وقت جورش کنی بچه.
جیمین : قول میدم ، فقط فقط یه ماه اگه بعدش ندادم هر بلایی خواستی سرم بیار .
- یه ماه دیگه برمیگردم هرجا هم بری پیدات میکنم وای به حالت اگه پولو برنگردونی .
جیمین : باید یه کار پیدا کنم که حقوقش زیاد باشه هیچی نباشه پای جونم وسطه.
رفتم خونه تا فردا که ببینم چه گلی میخوام به سرم بزنم .....
خب بچه ها پارت یک خیلی ساده بود و اینکه داستان یکم پیچیده و باحال تر شده ، به نظرتون راه جیمین و کوک و تهیونگ از هم جدا شده؟ یا هنوز همو پیدا نکردن؟ 🤔 اگه لایک کنی خوشحال میشم 😘
- ۹.۴k
- ۱۱ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط