두 마피아

두 마피아
Continuation of part one

‌لیا:که یهو سرم رو برگردوندم و با صورتش توی دو سانتی صورتم مواجه شدم از ترس بیهوش شدم وقتی بیدار شدم دیدم توی اتاقم که مال خودم نیست و تمش کاملا مشکیه
ترسیدم و با مرور اتفاق ها ترسم شدید تر شد که یه نفر اومد توی اتاق
لیا:ج.ی.ه.و.ن
جیهون:زخمات که درد نمیکنه؟!(سرد)
(لیا تازه متوجه زخماش شد)
لیا:ن...نه
جیهون :از این به بعد تو مال منی و فردا شب میریم بار چون مهمونیه دوستمه
موافقی؟
لیا:هو.م
لیا توی دلش:
جاننننن من مال اونم ؟
وات ده فاک
فک کنم عاشقشم
نه دختر تو یه مافیایی و فردا شب باید از اون بار فرار کنی
هوم پس فردا شب فرار میکنم و جیهون دختر باز رو میکشم
جیهون :من میرم ، تو بخواب(خیلی خیلیبیی سرد)
پایان این پارت
دوستان من نتم داره تمام میشه و ممکنه بخاطر دلایلی چند روز نباشم ولی شما ان نزنین
شرط:شرطای پارت قبل رو برسونید
خداحافظ کیوتام