خوناشام کوچولو

#خوناشام_کوچولو
پارت29
ویو ا. ت
داشتیم غذا میخوردیم که حس کردم اینا مشکوک میزنن
چیشده ماجرا چیه
=منظورت چیه
مشکوک میزنید
_کی ما ن اصلا
اره حالا بعد غذا در بارش حرف میزنیم
بعد غذا میز رو جمع کردیم و رفتیم نشستیم
خب بگید بینم
=خب سوالاتون رو بپرسید
_ا. ت تو به خاطر من چه سخت های کشیدی؟
اوووو خیلی چیا
*میشع تعریف کنی؟
مطمئنید که میخواید بشنوید
"بگو
•تعریف کن البته اگه میخوای
اوکی پس شروع میکنم
، اوهم
من 6 ساله که عاشق جونگ کوکم اون زمان که اهنگ سون منتشر شد شایعه های زیادی درباره رابطه کوک منتشر شد و من چند روز اول فقط بی اشتها بودم اما یعد معدم اعصبی شد و قلبم تا حدود 2 سال یکن ضعیف شده یود به خاطر استرس شدید اون موقع اما خوب شد خداروشکر وقتی رفتید سربازی به خاطرش یه افسردگی خفیف گرفتم که وقتی برگشتید درست شد و خوب شدم مدام با هیتر و شیپر بحث میکردم که این کارو ادامه ندن و خیلی جاها هم نتیجه داد و خیلی جاها هم ن من همیشه تلاش کردم که بیام و کوک رو ببینم و سیع کنم که عاشقم شه هه من مدام اینده با اونو تصور کردم و خیلی وقتا با اهنگای اون خوابیدم و اروم شدم و اره دیگه این چیزا هه یاااااا خوبید
•عررررررر چه داستان قشنگ و غمگینی
٪ اشکام اوخیی چه چیزا کشیدی
" واقعا قشنگ بود داستانت
*، ~عرررررر خیلی خوب بود
_من من نمیدونستم چه چیزای کشیدی تو واقعا به خاطر من خیلی سختی کشیدی
هی نگو اینو تو به من امید ادامه دادن دادی
_(بغل کردن ا.ت)
دوست دارم
_منم دوست دارم
چی
_دوست دارم ا. ت
=~٪*، •"واوووووو
_اجازه هست
ها
_(ل. بای ا.ت رو بو. سید )
=جیغغغغ
(خجالت وصورتشو غایم کرد)
~زبانم قاصر است
٪ هی سینگلی
"افرین پسر خوب خوب بلد بودی
•اخیییی
*زشته جلو جمع ولی وای خیلی کیوت بود
، اوخی خجالت کشید
_هی بیب تو دبگه ماله منی بعدشم خجالت نکش چون....
#اد_جئون
شرط 5تا لایک ❤5 تا کامنت🗨