BTS, Roman

#زندگی_من
#ادامه_پارت_بیست_و_سوم

..
همینکه درب یخچال مغازه رو باز کردم چشمم با آبجو ها خورد.
[یعنی میتونم یک قوطی بخورم!؟]
دو دل بودم، ولی فعلا آب و میگیرم بعد.
خواستم حساب کنم که یاد یک حرفی افتادم که همه میگفتن 'مست کردن باعث میشه همه غم ها تو فراموش کنی/ شاید برای چند ساعته اما یک حس و حال دیگه ای داره / مست کردن برای چند ساعت حالت و بیش از حد خوب میکنه' این حرف ها من و بیشتر تحریک میکردن.[پس یک قوطی هیچ اتفاقی نمیوفته]

من- ببخشید یک لحظه

به سرعت برگشتم و یک قوطی برداشتم.

من- این میخوام
.
بعد از حساب کردن خارج شدم. اول یکم آب پاشیدم صورتم، بعد درب آبجو رو باز کردم.

من- هوووووووو.. بخورش.

یهو سر کشیدم. خیلی خیلی تلخ بود، اما یک حس عجیبی داشت. یک حسی که باعث میشد سینه ی پر غمم آروم بشه، یک حسی که اصلا نمیشه گفت...
شنیده بودم میگفتن بار اول حالت بد میشه، اما مثل اینکه با من سازگار داره!

من- اممممم هنوز میخوام..

داشتم مست میشدم بخاطر اینکه اولین بارم بود و اینکه یهو سر کشیدم، یکم مستم کرده بود.
رفتم و دو تا دیگه هم گرفتم.
هر دو رو سر کشیدم

من- اوه ممکنه دیر از سرت بپره ها! بعد تهیونگ... نه بابا، تهیونگ کاری به این کارا نداره، پس سر بکش.

قهقهه میزدم..

من- چه حالی میدهههههه

دیگه باید میرفتم خونه، ممکن بود تهیونگ چیزی بگه، اخه ساعت ۲۳:۰۰ شده.
از قسمت شلوغی ها رفتم تا اتفاقی نیوفته.

من- لالالالالالالا...

آواز میخوندم. مست مست بودم.. واقعا راست میگن، حس خوبی داره.
..
به خونه رسیدم. نگهبان درب و باز کرد. تلو تلو خوران وارد شدم و همونطور آهنگ میخوندم.

من- لالالا... ممنوووون...لالالالا...

حمایت:
۸ لایک❤️
۵ کامنت✅️
#BTS#ARMY_BTS#BTS_ARMY#ARMY#Jungkook#Teahyung#Namjoon#RM#R_M#J_hope#Jin#Jimin#Suga#Yoongi#AgustD#Nam_jin#Namjin#Teah_kook#Teahkook#Teah_jin#Teahjin#Jin_kook#Jinkook#Nam_kook#Namkook#Roman#Zendegi_man#Roman_Zendegi_man#yooshi
#بی_تی_اس#آرمی_بی_تی_اس#بی_تی_اس_آرمی#آرمی#جونگکوک#جونگ_کوک#تهیونگ#ته_هیونگ#نامجون#آرام#آرم_ام#جیهوپ#جی_هوپ#جین#جیمین#شوگا#یونگی#آگوست_دی#نام_جین#نامجین#ته_کوک#تهکوک#تهجین#ته_جین#جین_کوک#جینکوک#نامکوک#نام_کوک#رمان#رمان_زندگی_من#زندگی_من#یوشی