پارت

پارت ۱
ویو ات .
سلام دوستان اسم من اته پارک ات من ۲۵ سالمه من توی مافیا های زن شماره ی ۱ هستم و توی مافیا های جهان رتبم ۱ و بعد من یک پسره که اسمشو نمیدونم من هیچ وقت خودمو داخل جشن های مافیایی نشون ندادم و هیچ کس نمیدونه من چه شکلی هستم
آماده شدم که برم شرکت
اول یک قهوه ی تلخ خوردم
و لباسم رو پوشیدم (عکس میزارم )
و راه افتادم سمت پارکینگ و از بین همه ی ماشین هام اونی که بیشتر از همه رو دوست داشتم رو سوار شدم ( عکسشو میزارم )
رسیدم شرکت و کارامو کردم


ویو جونکوک
سلام دوستان اسم من جونکوکه یا همون جعون جونکوک من رتبه دوم مافیا جهان رو دارم ولی نمیدونم شماره ی ۱ کیه
آماده شدم و رفتم شرکت
(مثل ات )
رسیدم و کارامو کردم
دیگه خسته شده بودم رفتم کافه مورد علاقم
و یه قهوه سفارش دادم و منتظر بودم که دیدم یک دختر خیلی خیلی خشگل از جلوم رد شد فکر کنم عاشق شدم اومدم قهرم رو بردارم که حواسم نبود ریختم رو دختره
ات : داری چه غلطی میکنی مگه کوری
جونکوک : متاسفم ببخشید ولی این شما بودین که به من خوردین نه من
ات : پس قهوه روی تو ریخت آره (عصبی )
جونکوک : باشه باشه شرمندم این پول واسه خشکشویی (درحال دادن پول )
ات : نه من پولشو نخواستم گفتم ازم معذرت بخوا وگرنه خودم پول هزاران هزار خشکشویی رو دارم
جونکوک : .....

ادامه دارد .......