سناریو

(سناریو)
♡وقتی عضو هشتمی ساسنگا بت میگن تو لیاقت گروهو نداری(و روت کراشن) ♡

نامجون:باید یه کاری کنیم مگر نه ات یه کاری دست خودش میده(نگران ات)

جین:به بادیگارد میگه بیان ساسنگا رو جم کنه به ات میگه یه اشک از چشات بیاد من میدونم با تو

شوگا:هر چی از دهنش در میاد تحویل یارو میده (بعد ات و بغل میکنه و میگه تا من اینجام نمیزارم یه مو از سرت کم شه)پیشیییی🥺🥺

جیهوپ:سعی میکنه ات و آروم کنه(با کیوت بازی چون دوست داره لبخندش بیبنه) چون رو ات کراشع

جیمین:یارو رو تا حد مرگگگ میزنه(دست با ات میگره و میبرش رستوران بعدشم شهر بازی که ات یادش بره)

تهیونگ:رو ات کراشع و دوسش داره و نمیخواد گریشو بیبنه بغلش میکنه و میگه یارو رو میکشم تو فقط گریه نکن چاگیا(عرررررر قلبمممم)😫🥺

جنگکوک:نصف شیر موز هاشو میده به ات که ناراحت نباشه بعدم خوراکیی میاره فیلم می ره ات و بغل میکنه و نازش میکنه ات تو نمیتونه و بغضش میشکنه بغلش گریه میکنه جنگکوک نازش میکنه و اعصبانیه و هیترا رو پارههه میکنه