ᑭᗩᖇT:18

ᑭᗩᖇT:18
"وقتی فقط معلم زبان دخترش بودی..."

راوی:شب شد و ا.ت و جئون برای اینکه درمورد قضیه ی کیم حرف بزنن رفتن بیرون پیاده روی که حرف به جاهای وخیم کشید و...

"ابتدای صحبتاشون"

ا.ت:میگم جئون تو تاحالا با همسر آقای کیم حرف زدی؟
جئون:شاید باورت نشه ولی اون حتی جواب سلام منو نمیداد
ا.ت:برای چی؟
جئون:نمیدونم
ا‌.ت:به نظرت آدم خوبی بود؟
جئون:من هیچ نظری درموردش ندارم واقعا
ا.ت:میگم تو حاضری با چه جور دختری قرار بزاری؟
جئون:برای چی میپرسی؟
ا.ت:برای اینکه تو و آقای کیم دوستای خوبی هستین،باید سلیقه هاتون یا شبیه هم باشه یا متضاد هم...
جئون:من و ته از بچگی باهم دوست بودیم ولی نمیدونم سلیقمون توی انتخای دوس دخترم یکیه یا نه.
ا.ت:تو جواب منو بده
جئون:شاید یکی مثل تو
ا.ت:مثل من؟
جئون:آره مثل تو
ا.ت:حالا برای چی؟
جئون:شاید چون شبیه خودمی
ا.ت:پس حاضری باهام قرار بزاری؟
جئون:نه تورو نمیگم که،یکی مثل تو
ا.ت:چقدر تو بی ادبی
جئون:گفتم یهو جوّ سنگینمون عاشقانه نشه(با خنده)
ا.ت:به نظرت چجوری به کیم بگم؟
جئون:من الان گشنمه نمیتونم فکر کنم،بیا بریم غذا بخوریم بعد
ا.ت:اوکی مهمون من
جئون:من یه فکری دارم،نظرت چیه الان به ته زنگ بزنیم
ا.ت:اوکی


راوی:زنگ زدن به تهیونگ و تهیونگ جواب داد...

جئون:سلام خوبی ته؟
کیم:آره مرسی کاری داشتی؟
جئون:میخواستم بگم که الان ا.ت پیشم نیست،نظرت درمورد ا.ت چیه؟
کیم:درمورد ا.ت؟
جئون:آره
کیم:خب از لحاظ شخصیتی که به تظر ادم گرم و مهربونیه و از لحاظ ظاهری هم عین خواهرم میمونه
جئون:نه دیگه،یه اشتباهه پیش اومده
کیم:چه اشتباهی؟
جئون:ا.ت مثل خواهر منه، برای تو باید فرق کنه
کیم:پس چی من باشه؟
جئون:خودت فکر کن دیگه
گارسون:آقای جئون غذ....
ا.ت:هیسسسس
گارسون:چشم
جئون:بگو دیگه
کیم:من بعدا بهت زنگ میزنم
جئون:خیله خب بای
ا.ت:ای بابا
گارسون:بفرمایید
جئون:دستت درد نکنه
گارسون:نوش جان
ا.ت:اینم از بدبختی های من
جئون:بیخیال بیا بخوریم
ا.ت:آره منم گشنم شده