"TARGET""EPISODE¹""PART¹"
"TARGET""EPISODE¹""PART¹"
-شارلوتویو-
با تمام سرعتی که توی تنم داشتم میدوییدم؛اگر برای روز اول مدرسه دیر میکردم خدا میدونه واسه روزهای دیگه چی به سرم میاد..نمرهی انظباط؟؟بد شدن کادر مدرسه با من؟؟اینکه تنبل کلاس هر روز زودتر از من بیاد خجالت آور نیست؟؟نکنه توی پرونده ی درسیم اینو ذکر کنن؟؟اه شارلوت تا الان کی انقدر اینا واست مهم بوده؟؟؟با پس زدن افکار بیهودم به سرعتم اضافه کردم،کوله پشتیم توی دوییدنم اختلال ایجاد میکرد ولی خب چاره ای نداشتم
باید یک سنگینی رو روی دوشم تا صد متر دیگه احساس میکردم. بدون اینکه خودم متوجه بشم به دم مدرسه رسیدم. در داشت بسته میشد و من قبل ازینکه کابوسم به حقیقت به پیونده به داخل حیاط مدرسه هجوم اوردم. همه داشتن به ساختمون مدرسه میرفتن..وقتی به راهروی مدرسه رسیدم سریع به دیوار تکیه دادم،بعد از گذشت ۳۰ ثانیه نفس های پی در پی یاد قمقمه ای افتادم که دیشب با عشق توی یخچال گذاشتم.یه لبخند کمرنگی زدم و سریع از کوله پشتیم بطری رو دراوردم نوش جان کردم..هوف،یه لحظه احساس کردم دنیا رو بهم دادن. با شتاب تکیه ام رو از دیوار گرفتم و به سمت کلاس a¹ رفتم. همینطور که داشتم فکر میکردم با کیا همکلاسی شدم وارد کلاس شدم. انقدر دیر اومده بود که صندلی ته کلاس به من افتاده بود،عجیب از این موضوع خوشحال شدم..یعنی جدی کسی دوست نداشت اونجا بشینه؟؟با لبخند به طرف صندلی آخر رفتم. نشستم و نگاهی به دور و برم انداختم که یک چیز خودش رو به من جذب کرد،کیف یک نفر پیش من بود..با تعجب به شونه ی کسی که جلوم نشسته بود زدم..
+ ببخشید شما میدونید این کیف مال کیه؟؟
دختر با پرویی تمام برگشت..سرتاپای منو نگاه کرد..
_سلام بلد نیستی؟؟؟
سلام
_حالا شد، کسی هنوز نمیدونه ولی من جات بودم اونجا نمیشستم
+ چی..چرا خب؟؟
_تنها چیزی که میدونم اینکه کسی که پیشت میشینه خیلی خوشتیپ بود ولی خیلی سگ اخلاقه..اومدم باهاش دوست بشم هولم داد
اخمام رفت توهم...
+ تو چیکار کردی بعدش؟؟
_مثل هرکس دیگه فحش دادم ولی اون اصلا براش مهم نبود..فکر کنم خیلی پولدار بود.
به کوله پشتیش یه نگاه انداختم و به مارکش نگاه کردم..جدی آدیداس خریده؟؟کدوم دختر احمقی آدیداس میخره؟؟؟اونم از نوع کیفش؟؟
+حالا خودش کو؟؟
_آقای پارک(ناظم)صداش کرد
عجیبه آخه کدوم دختر دیوونه ای آدیداس میخره؟؟
_دختر؟؟دختر نبود پسر بود
چشمامو گرد کردم..تعجب کرده بودم..من تا به حال با پسرا میونه ی خوبی نداشتم تازه این...این یه سگ اخلاقی بود که حتا احترامم نمیزاره. با نگرانی ازش پرسیدم..
میتونیم جاهامونو عوض کنیم؟؟
_دیوونه شدی؟؟دارم میگم طرف خیلی ساده هولم داده اونور..همه ی پسرا شماره ی منو میخوان بعد این بی لیاقت هنوز چیزی نشده اینکارو کرده #تهیونگ
-شارلوتویو-
با تمام سرعتی که توی تنم داشتم میدوییدم؛اگر برای روز اول مدرسه دیر میکردم خدا میدونه واسه روزهای دیگه چی به سرم میاد..نمرهی انظباط؟؟بد شدن کادر مدرسه با من؟؟اینکه تنبل کلاس هر روز زودتر از من بیاد خجالت آور نیست؟؟نکنه توی پرونده ی درسیم اینو ذکر کنن؟؟اه شارلوت تا الان کی انقدر اینا واست مهم بوده؟؟؟با پس زدن افکار بیهودم به سرعتم اضافه کردم،کوله پشتیم توی دوییدنم اختلال ایجاد میکرد ولی خب چاره ای نداشتم
باید یک سنگینی رو روی دوشم تا صد متر دیگه احساس میکردم. بدون اینکه خودم متوجه بشم به دم مدرسه رسیدم. در داشت بسته میشد و من قبل ازینکه کابوسم به حقیقت به پیونده به داخل حیاط مدرسه هجوم اوردم. همه داشتن به ساختمون مدرسه میرفتن..وقتی به راهروی مدرسه رسیدم سریع به دیوار تکیه دادم،بعد از گذشت ۳۰ ثانیه نفس های پی در پی یاد قمقمه ای افتادم که دیشب با عشق توی یخچال گذاشتم.یه لبخند کمرنگی زدم و سریع از کوله پشتیم بطری رو دراوردم نوش جان کردم..هوف،یه لحظه احساس کردم دنیا رو بهم دادن. با شتاب تکیه ام رو از دیوار گرفتم و به سمت کلاس a¹ رفتم. همینطور که داشتم فکر میکردم با کیا همکلاسی شدم وارد کلاس شدم. انقدر دیر اومده بود که صندلی ته کلاس به من افتاده بود،عجیب از این موضوع خوشحال شدم..یعنی جدی کسی دوست نداشت اونجا بشینه؟؟با لبخند به طرف صندلی آخر رفتم. نشستم و نگاهی به دور و برم انداختم که یک چیز خودش رو به من جذب کرد،کیف یک نفر پیش من بود..با تعجب به شونه ی کسی که جلوم نشسته بود زدم..
+ ببخشید شما میدونید این کیف مال کیه؟؟
دختر با پرویی تمام برگشت..سرتاپای منو نگاه کرد..
_سلام بلد نیستی؟؟؟
سلام
_حالا شد، کسی هنوز نمیدونه ولی من جات بودم اونجا نمیشستم
+ چی..چرا خب؟؟
_تنها چیزی که میدونم اینکه کسی که پیشت میشینه خیلی خوشتیپ بود ولی خیلی سگ اخلاقه..اومدم باهاش دوست بشم هولم داد
اخمام رفت توهم...
+ تو چیکار کردی بعدش؟؟
_مثل هرکس دیگه فحش دادم ولی اون اصلا براش مهم نبود..فکر کنم خیلی پولدار بود.
به کوله پشتیش یه نگاه انداختم و به مارکش نگاه کردم..جدی آدیداس خریده؟؟کدوم دختر احمقی آدیداس میخره؟؟؟اونم از نوع کیفش؟؟
+حالا خودش کو؟؟
_آقای پارک(ناظم)صداش کرد
عجیبه آخه کدوم دختر دیوونه ای آدیداس میخره؟؟
_دختر؟؟دختر نبود پسر بود
چشمامو گرد کردم..تعجب کرده بودم..من تا به حال با پسرا میونه ی خوبی نداشتم تازه این...این یه سگ اخلاقی بود که حتا احترامم نمیزاره. با نگرانی ازش پرسیدم..
میتونیم جاهامونو عوض کنیم؟؟
_دیوونه شدی؟؟دارم میگم طرف خیلی ساده هولم داده اونور..همه ی پسرا شماره ی منو میخوان بعد این بی لیاقت هنوز چیزی نشده اینکارو کرده #تهیونگ
۵۴۴
۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.