part¹¹

part¹¹

ویو کوک
جون چه بدنی داره اوففف

تهیونگ:تموم شد دستت رو از چشمات وردار

کوک:اوکی

تهیونگ:من میرم


ویو تهیونگ

از بخش vip آمدم بیرون امیدوارم نفهمن من دیر آمدن چون چند بار دیر آمدم گفتن بار آخرت باشه


دکتر:تهیونگ

تهیونگ:ب..له

دکتر:کجا بودی ؟؟

تهیونگ:اتاق مریض جئون

دکتر:آهان خوب فکر کردم دیر کردی

تهیونگ:آهان

دکتر:امروز یه عمل داریم یادت که نرفته

تهیونگ:نه نه

دکتر:برو آماده شو

تهیونگ:اوکی

ویو اتاق عمل تهیونگ

واییییییییییی چه عمل سختی بود دقیقا ۵ساعته سر پایییم خدایا


ویو کوک
الان ۵ ساعت از رفتن تهیونگ میگذره نمیدونم چرا فکرم پیششه

قلب:چون عاشق شدی

کوک:زر نزن

اههه فکر کنم دلم براش تنگ شده خدایا حتا بچه ها هم نمیان من رو ببینین صدای در آمد فکر کنم تهیونگ وای خدا بالاخره آمد


شوگا:سوپرایز

کوک:من باش فکردم تهیونگه(اروم)

شوگا:چته؟

کوک:هیچی

شوگا:انگار منتظره یکی دیگه بودی شیطون

صدای در آمد

تهیونگ:سلام

شوگا:سلام

کوک:سلام

تهیونگ:فکر کنم مزاحم شدم من میرم

کوک:کجا

تهیونگ:بله

کوک:یعنی ..اینکه اهههه زخمم درد میکنه اههه ((دروغ))


تهیونگ:((((تا گفت زخمم دویدم سمتش ))))

تهیونگ:کجات درد میکنه((نگران))

کوک:اینجا

تهیونگ:اینجا که قلبته

کوک: نه نه اینجا ((زخمش رو نشون میده)))

دست تهیونگ گرفت گذاشت رو زخمش

کوک:((چه دست های نرمی داره ))

تهیونگ:(((چه دست های گرمی ))

تهیونگ:مشکلی نیست

کوک:....

تهیونگ:من میرم دیگه

کوک: بمون

تهیونگ:چیی

کوک:هیچی هیچی


ویو ....‌‌‌


ادامه دارد......

پارت بعدی خیلی جالبه

حمایت🥺