نه قهرمان

نه قهرمان
پارت آخر
فلش بک به زمان فرود هواپیما در آمریکا :
هواپیما فرود آمده بود و اعضا همگی از هواپیما پیاده شدند میا بالاخزه به آمریکا برگشت هواپیما جلوی خانه آنها پارک کرده بود و وقتی اعضا پیاده شدند خلبان برای آنها دست تکان داد و اعضا هم برای خلبان دست تکان دادند و او هواپیما رو روشن کرد و رفت اعضا وارد خانه شده بودند همان خانه قبلی اما اینبار میا آمده بود خانه مثل قبل بود هیچ چیز عوض نشده بود همچین مثل روز اول بود اعضا به سمت پذیرایی رفتند و روی مبل نشستند میا با ذوق به خانه نگاه میکرد خانه ای که قبلاً براش زیاد اهمیت نداشت اما امروز براش مثل کاخ رویاهایش شده بود اعضا همگی دوباره کنار هم جمع شده بودند توی همان خانه قبلی آنها اون روز بهترین روز زندگیشان بود چون بعد از مدت ها رفیق شان رو دیده بودند و اون روز با خوبی خوشی کنار هم گذرانده بودند
{پایان }

می‌دونی خیلی بد نوشته ام اما من تمام زورم رو زدم و امیدوارم از این فیک خوشتون اومده باشه من این فیک را نوشته بودم تا به همه دو چیز بگم
۱ـ من در یه سری از فیک ها دیده بودم که زنان توسط بعضی مردان اذیت میشدند و چون ضعیف بودند نمیتونستند کاری کنند اما من در این فیک میا و الا دو زن قدرتمند گروه رو آوردم تا به همه بگم زنان ضعیف نیستند انها قوی ترین موجودات جهان هستند
۲ـ اینکه دوست ها هر چقدر هم با هم دعوا داشته باشند اما بازم جونشون برای همدیگر در میرود و هیچکس نمی‌تواند دوستای واقعی رو از هم جدا کنند