پادشاه:خب دوشیزه ها دوست دارم بدونم کدوم یکی از شما اشپز

پادشاه:خب دوشیزه ها دوست دارم بدونم کدوم یکی از شما اشپز خوبی هستین برای فردا هردوتاتون قراره غذا درست کنین براتو دوتا خدمتکار شخصی گرفتم هانول بانو برای شما نایون رو انتخاب و دوشیزه ات برا ی شما آروا رو انتخاب کردم اینها فردا به شما کمک میکنن
ات:بله عالیجناب
هانول:چشم سرورم
شامو خوردیم رفتیم بالا با سوکجین رفتیم که گفت
جین: پرنسس میای بریم باغ
ات:باشه بریم
رفتیم تو باغ گشتیم کلی شوخی کردیم نشستیم زیر یه درخت و با هم حرف زدیم بعد رفتیم خوابیدیم
پرش به یه هفته بعد"" "" "" "" "" ""
جین ویو
صبح از خواب بیدار شدم ات هنوز خواب بود بیدارش کردم
جین:پرنسسم
ات:صبخیر سرورم
جین:صبح تو هم بخیر میایی بریم صبونه بخوریم بعدش کلی کار داریم هااا
ات:بریم
ادامه دارد.....