یه بار نزدیکی های ونک تو یه ترافیک بدجور گیر کرده بودم یه

یه بار نزدیکی های ونک تو یه ترافیک بدجور گیر کرده بودم یهوانداختم تو یه کوچه فرعی و گازش رو گرفتم

ملت هم خیال کردن من بلدم مثل اسب راه افتادن دنبال من!

یکم اینور اونور پیچیدم آخر خوردم به بن بست دیدم گند زدم بدجوووور :دی خیلی ریلکس ماشین رو ته کوچه پارک کردم

رفتم تا نیم ساعت بعد اون ماشینها داشتن سر و ته میکردن که ازکوچه در بیان!!


@foad-2022
دیدگاه ها (۱۷)

ﻋﺰﯾﺰﻡ ﭼﺘﻪ؟ﺳﺮﺩت شده؟ﻣﯽ ﺧﻮﺍﯼ ﺑﯿﺎﯾﯽ ﺑﻐﻠﻢ؟.........(گفتگوی ﺩﯾﺸﺐ ...

بچه ها من یه معذرت خواهی به همتون بدهکارم......................

نخونده نلایکین سلام..میخوام دعوتتون کنم ب ی چالش..اگه قبول ن...

دلم یک کوچه میخواهدپر از بوی اقاقی هادلم یک پنجره ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط