پارت دو

پارت دو
اخیش رسیدم
ا.ت، ویو
داشتم همین جوری قدم میزدم دیدم دوتا پسر جذاب وایسادن و دارن با کوک حرف میزنن یک به یک خوش گل تر منم داشتم آروم نیومدم سمت کوک که تا کوک منو دید گفت

کوک، ا.ت اومدی دیر کردی
ا.ت وای خدا بازم این شروع کرد منم که عصاب ندارم گفتم
ا.ت، خب حالا انگار مال باباتو به آب دادم همش غز غر غر کلا یه بیس دیقه دیر کردم
کوک ، باشه بسه
جیهوپ ، ا.ت شمایین
ا.ت، بله خودم هستم
جیهوپ ، منم هوسوکم اما بقیه جیهوپ صدام میکنن
ته ، منم تهیونگم منم ته صدا میکنن
ا.ت، خوشبختم کی قراره با من مسابقه بده
جیهوپ ، من
ا.ت، پس لطفاً شروع کنیم که منم زود برم خونه
جیهوپ ، بریم
ته تو دلش
خدایا یه نفر چقدر می‌تونه بی‌نقص باشه اون لباس اون موهای بلندش اون اون خب همه چیش
جیهوپ، دختر خشگلیه جیهوپ خفه بینم بریم مسابقه داریم دارم به خوشگلی اینو اون فکر میکنم آه
ا.ت ، نشتم پشت فرمون و بله مسابقه آغاز شد خیلی خیلی سخت بود برام اوت سرعت اون دست فرمون همه چیش عالی اما خب نه از من و نه از جوجوم می‌تونه جلو بزنه (منظور موتورشه)
و تو دور دهم به بلاخره برنده شدم
ته، وادفاک چی اون اون برد
کوک، من که گفتم قربان تاحالا شکست نخورده
جیهوپ ، چی چی شد نه نه اون منو برد آروم باش جیهوپ آروم ریلکس رفتار کن
جیهوپ ، دست فرمونت خوبه
ا.ت، می‌دونم
ته وای مسابقتون حرف نداشت
کوک ،اوم ا.ت مثل همیشه بودی
ا.ت، خب می‌دونم ممنون من دیگه باید برم سریالم شروع شد
و گازشو گرفتم
ته، برگشتم دیدم جیهوپ مثه چی عصبیه پس گفتم
ته .اوم داداش خوبی بیا بریم دیگه
جیهوپ ،اون چجوری منو برد (سر و جدی)
کوک، خب قربان اون از سیزده سالگی موتور سواری می‌کرده و چندین جام داره
جیخوپ , بیخیال فقط بریم
ته، اوک بریم
رفتیم و رسیدیم خونه
ا.ت، ویو
خدا قیافش چه خوب بودا چی بود اسمش ته اره ته اون خیلی خوش قیافه بود ولی اون پسره هوسوک یا جیهوپ اون انگار از بهشت انداخته بودنش پایین انقد گوگولی بود اما خب خیلی سرده
ولش باو بخوابم
جیهوپ ، من هنوزم نفهمیدم چی شد
ته ، ولش داداش ولی میگم دختر خوشگلیه ها
جیهوپ ، به منو تو چه
ته ، بیخیال بابا
جیهوپ ، من ولی خب میدونی باید ادب بشه
ته ، نگو که
جیهوپ ، اوم اره می‌خوام همون کارو کنم اما خب الان یکم سرم شلوغه
ته ، تو آه من میرم
جیهوپ ، وا چت شد اوک برو
ا.ت، صبم رفتم پیست دیدم اون تهیونگه اونجا نشسته
تا منو دید اومد طرفم
ته ، سلام
ا.ت، سلام
ته ، میشه باهم مسابقه بدیم
ا.ت، اوک الان داشتم میرفتم پیش کوک که بگم بهش ولی خب بیا
رفتیم سر زمین
ته ، خب پنج دور
ا.ت ، مطمئنی
ته ، خب نه ولی می‌خوام امتحان کنم
ا.ت، اوک
و خب بله بازم ا.ت ، برنده میشه
ا.ت، دیدی گفتم
ته ، خب بابا منم همچین بد نبودم .....