امم نه ددی حرف بزن لطفاا بغض

+امم نه ددی حرف بزن لطفاا ( بغض )
_یااا چرا بغض میکنی خوشگلم اصلا حرف میزنیم هوم یا میخوای بغلم بخوابی چشمات خیلی خستس زندگیم
+باشه ددی سرمو تو سینش قایم کردم و چشمام و بستمو دیگه چیزی نفهمیدم (‌ خب نفهمی 😂)
_خوابش برد سونگ هو اومد
& چیشده چرا جواب نمیده ( داد )
+از خواب پریدم چ.چیشده
_ هییی خوابیده بود
& باز گند زدم
_ خدا بگم چیکارت کنه برو بشین سرجات ای خداااااا
بخواب تو عزیزم اون نفهمی کرد داد زد
+ باشه ددی ( دوباره همون کارا رو تکرار کرد)
_ گوشیمو برداشتم باهاش یذره سرگرم شدم خوابم نمیاومد و که رسیدیم بلاخره کره
ا.ت عزیزم ا.ت بیدار شو رسیدیم
+ هوم ددی رسیدیم
_ اره قشنگم
+ باشه بزار بخوابم
_ رسیدیم میخوای تو هواپیما بمونیم تا عروسی نکنیم یدفعه از روم بلند شد سریع رفت بیرون هواپیما ( خنده )
رفتم پایین ا.ت چشماشو عین بچه دوساله ها چشماشو میمالید دلم زف رفت براش
+ ددی
_ جون ددی ... دستاشو باز کرد
+ بغلم کن خوابم میاد تو رو خدااا ددی
_ باشه عزیزم
& به حالت چندش نگاشون کردم ددی منو بغلم کن خوابم میاد چشم عزیزم ( اداشونو در اورد )
_ یااااااا دارم برات
+خیلی بدی سونگ هو .... ددی بغلم کن
* چیکار به اینا داری نمیبینی شوهرش چقدر بهش توجه میکنه
& یااااااااااا
* کوفت بریم خدافظ بچه ها
& باشه هیونگ ا.ت ما میریم عمارت خودمون
_+ باشه خدافظ
_ زنگ زدم دستیارم گفتم بیاد دنبالمون ا.ت هنوز دستش باز بود با حالت کیوت نگام میکرد خدااا چقدر یه دختر میتونه کیوت باشه بیا عشق ددی بغلش کردم و پاهاشو دورم حلقه کرد و سرشو گذاشت رو شونم چمدون هامون بغل دستمون بود
_ بعد ۱۰ دقیقه دستیارم اومد
= سلام قربان خسته نباشید
_ سلام ممنون ... ا.ت خوابش برده بود دوباره پس عقب گذاشتمش و خودم رفتم جلو نشستم چمدون هامونو گذاشتم صندوق عقب