-عشق اشباه-
-عشق اشباه-
p5:
با کمک یکی از دوستاش وارد بزرگترین باند مافیایی کره شد، از مغازه ها دزدی میکرد، مردم رو اذیت میکرد و...هر خلاف دیگه ای بشه انجام داد، فقط دنبال راهی بود که بتونه تهیونگ رو فراموش کنه، ولی نمیتونست...غیر ممکن بود...
سال ۲۰۱۲، نیویورک، آمریکا:
همراه با پدرش به آمریکا رفت، کشور بزرگی بود، خیلی خوشحال بود چون قرار بود باقی ی عمرش رو آمریکا بمونه، البته شاید... به عمارت بزرگشون رسیدند و خدمتکار خونه چمدون ها رو به داخل عمارت برد (اینجا یه چیزی بگم، مامان تهیونگ وقتی تهیونگ بچه بود مرده) وارد اتاق جدیدش شد و روی تختش نشست، لبخندی روی لبش نقش بست، احساس خیلی راحتی داشت و خیلی خوشحال بود ولی..هیچی از گائول یادش نبود..
سالها بعد، دبیرستان و دانشگاهش رو تموم کرده بود و دوستای جدیدش رو داشت الان یه پلیس بود! درسش خیلی خوب بود و زودتر از همسن و سالهاش تونست موفق بشه، به‌خاطر محبوبیتی که پدرش داشت راحت تو یکی از بهترین شرکت ها شروع به کار کرد و بعد ها شرکت خودش رو زد، تصمیم گرفت بره کره زندگی کنه چون سرزمین مادریش بود، همراه با پدرش به کره رفت و زندگی ی خیلی خوبی رو داشت تا اینکه پدرش کشته شد، خیلی مرگ مرموزی داشت، هیچکس نمیدونست کِی و چجوری کشته شده، اون فقط جسد پدرش رو پیدا کرد و بعد از چند هفته با کلی تحقیق فهمیدن که پدرش رو دزدیده و به یه مکان متروکه برده بودن، به طرز خیلی بدی شکنجه اش کرده بودن که خودش التماس میکرده و میگفته به جای این همه زجر بکشنش ولی اونها تو اون وضع ولش کردن تا جون بده، بعد از مرگ پدرش یه آدم دیگه شد، عصبی و سرد و الان تنها هدفش این بود که قاتل پدرش رو پیدا کنه و انتقام بگیره... قاتل پدرش کی میتونست باشه؟..
امیدوارم خوشتون بیاد، به نظرتون قاتل پدر تهیونگ کیه...؟
و اینکه، کلا ۴ پارت مونده به پارت ۹ و من از پارت ۱۰ به بعد رو ننوشم پسس..از پارت ۹ به بعد شرط داریم برای گذاشتن پارت های فیک))
p5:
با کمک یکی از دوستاش وارد بزرگترین باند مافیایی کره شد، از مغازه ها دزدی میکرد، مردم رو اذیت میکرد و...هر خلاف دیگه ای بشه انجام داد، فقط دنبال راهی بود که بتونه تهیونگ رو فراموش کنه، ولی نمیتونست...غیر ممکن بود...
سال ۲۰۱۲، نیویورک، آمریکا:
همراه با پدرش به آمریکا رفت، کشور بزرگی بود، خیلی خوشحال بود چون قرار بود باقی ی عمرش رو آمریکا بمونه، البته شاید... به عمارت بزرگشون رسیدند و خدمتکار خونه چمدون ها رو به داخل عمارت برد (اینجا یه چیزی بگم، مامان تهیونگ وقتی تهیونگ بچه بود مرده) وارد اتاق جدیدش شد و روی تختش نشست، لبخندی روی لبش نقش بست، احساس خیلی راحتی داشت و خیلی خوشحال بود ولی..هیچی از گائول یادش نبود..
سالها بعد، دبیرستان و دانشگاهش رو تموم کرده بود و دوستای جدیدش رو داشت الان یه پلیس بود! درسش خیلی خوب بود و زودتر از همسن و سالهاش تونست موفق بشه، به‌خاطر محبوبیتی که پدرش داشت راحت تو یکی از بهترین شرکت ها شروع به کار کرد و بعد ها شرکت خودش رو زد، تصمیم گرفت بره کره زندگی کنه چون سرزمین مادریش بود، همراه با پدرش به کره رفت و زندگی ی خیلی خوبی رو داشت تا اینکه پدرش کشته شد، خیلی مرگ مرموزی داشت، هیچکس نمیدونست کِی و چجوری کشته شده، اون فقط جسد پدرش رو پیدا کرد و بعد از چند هفته با کلی تحقیق فهمیدن که پدرش رو دزدیده و به یه مکان متروکه برده بودن، به طرز خیلی بدی شکنجه اش کرده بودن که خودش التماس میکرده و میگفته به جای این همه زجر بکشنش ولی اونها تو اون وضع ولش کردن تا جون بده، بعد از مرگ پدرش یه آدم دیگه شد، عصبی و سرد و الان تنها هدفش این بود که قاتل پدرش رو پیدا کنه و انتقام بگیره... قاتل پدرش کی میتونست باشه؟..
امیدوارم خوشتون بیاد، به نظرتون قاتل پدر تهیونگ کیه...؟
و اینکه، کلا ۴ پارت مونده به پارت ۹ و من از پارت ۱۰ به بعد رو ننوشم پسس..از پارت ۹ به بعد شرط داریم برای گذاشتن پارت های فیک))
۱۱.۰k
۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.